پارت و

پارت ۵ و ۶🌺🌸
-------------------------------------------
اوه خیلی خفن بود .خب الان رسیدیم بزار ببرم ماشین رو داخل پارکینگ همه

وسایل هم هست لبتاب هست ایپدو صفحه نقشه کشی‌هم‌که هست همه چی

کامله بزار ببینم استاد کجاست.

من-سلام استادجون کجایی؟

استاد-سلام دخترک فرشته جلوی در شرکتم تو کجایی؟

من-استاد جون من داخل پارکینگم الان میام

استاد-برو طبقه اول منم میام اونجا

من-اوکی استاد جون عصائه اونجام

استاد-میبینمت

با استاد قطع کردم رفتم طبقه اول یه نگاهی تو اینه کردم قیافم خوب بود ولی

اصلا آرایش نداشتم یه کرم بود بزار یه برق لب بزنم لبام خیلی قرمز بودبا این برق

لبه خیلی خوردنی میشه بوس واسه خودم

استاد-من اینجام دخترک فرشته

من-سلام استاد حالتون چطوره

بایه حالت مظلومی گفتم مطمئنم برگاش ریخته من اینم دیگع

استاد-سلام دخترم بریم طبقه چهارم

من- بفرمایین استاد شما بزرگترین

استاد-باشه

وقتی با استاد رسیدیم داخل آسانسور همین که درش بسته شد

گفتم-استاد چه قدر سخته مظلوم بودناااا

استاد-کاملا واضحه که در عذابه

من-واقعا؟

استاد-کاملا

رسیدیم طبقه مورد نظر بعد استاد با منشی صحبت کرد یه آقایی اومد بیرون

سلام کرد و ما رو راهنمایی کرد داخل رفتیم داخل چه جذاب بود یه ده مین اونجا

موندیم بعد همون یارو گفت بفرماید رئیس کیم منتظرتون هستن رفتیم تو ایی

این که همون یارو ماسک بی‌تفاوتی کجا بودی همین جا ها بودیااااا خیلی بیتفاوت

نشست منم سرد تر نشستم بعد استاد شروع کرد

استاد-سلام مرد جوان

من-سلام آقای لی

استاد-تهیونگ ایشون خانم کیم مین هو یا همون خانم الکساندرا بِرِد هستند

همون کسی که طرحاشون رو دیدی

یه نگاه سردی کرد و دوباره روبه استاد گفت- آزمون یه مرحله است از نیم ساعت

دیگه که ساعت ۹وبشه وقت داره تا ۹ شب البته من گه چشمم چیزی ای نمیبینه

فقط دارم وقت هدر میدم ولی درکل واسه محک خودشم خوبه

اینو که گفت خیلی عصبانی شدم بلند شدم و بهش گفتم ادب از تو بدوره یه نگاه

سرد و وحشی کرد گفت شنیدم

من در جوابش گفتم- به جهنم که شنیدی اصلا گفتم که بشنوی

کلا مشکل داشت اینور رو نیگاه نمیکرد

رئیس کیم- حیلی زبون درازی مواظب خودت باش

من- من نیازی به مراقبت ندارم در ضمن ادم وقتی با یه فردی صحبت میکنه تو

صورتش و چشماش نگاه میکنه البته ادم نه یه بی شعور

رئیس کیم بلند شد تو تخم چشمام زل زدایی ترسیدم اما الان وقتش نبود ماسک

بی تفاوتی رو زدم میخواست چیزی بگه ولی قبلش گفتم در ضمن اینقدری به
ادامه در کامنت ❤
دیدگاه ها (۵)

بچه ها چون این رمان و نمیخونین و کامنت نمیزاریی منم دیگه ادا...

ادامه پارت ۵ و ۶ طرحام و کارام اعتماد دارم که نخو رئیس کیم ب...

تنکیو لاولی

خوب خوب سلام مجدد من میخوام پارت امید که ول کردمو به درخواست...

دو پارتی از جینتو برای تحصیل به سئول مهاجرت کردی و امروز روز...

ادامه پارت یک

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط