گرم است هوا و ریزد از آسمان شراره

گرم است هوا و ریزد ، از آسمان شراره
هر سو کویر و صحرا ، تا چشم کند نظاره
ای کاش سایه ای بود ، در زیر یک درختی
تا اندکی بکاهد ، از رنج و درد و سختی
ای کاش تک درختی ، می شد این جا پیدا
می شد به آن پناه برد ، از التهاب گرما
آن گه به زیر چترش ، آرام شد و کمی خفت
تا خاطرات شیرین ، با یاد آن شود جفت
افسوس که این بیابان ، خالی است از سایه بان
راهی ندارد به باغ ، یا چشمه ای مهربان
علیرضا چخماقی
________________________________________
#تابستان #درخت #تک_درخت #کویر #علیرضا چخماقی
دیدگاه ها (۱)

از چشم یک عروسکاز چشم یک عروسک ، زندگی یعنی بازی آدم ها در ا...

کودک چراغ زندگی ____________________________________ #کودک...

مصرع اول : نشستن است مقابل ایستادن یا برخاستن مصرع دوم : نش...

اعجاز باران زیبایی گل ، گر چه عیان است اعجاز باران ، در آن ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط