یکیازهمسنگریهایشدرسوریه میگفت

یکی‌از‌هم‌سنگری‌هایش‌‌‌در‌سوریه‌‌ می‌گفت:
من‌‌بستنِ‌کمربندایمنی‌رادرسوریه‌از محمودرضایادگرفتم!
وقتی‌می‌نشست‌‌پشتِ‌‌فرمون‌،کمربندش‌‌را‌ می‌بست.
یکباربهش‌‌گفتم:اینجا‌دیگه‌‌چرا‌می‌بندی؟!
اینجاکه‌‌پلیس‌نیست!
گفت:می‌دونی‌چقدرزحمت‌کشیدم‌با تصادف‌‌نَمیرم...؟!

#شهید_محمودرضا‌بیضائی

#شھیدانہ
دیدگاه ها (۰)

💙••#شهید‌محسن‌حججۍ:امام‌زمان‌ارواحنافداه‌منتظرشماست؛قلب‌خودر...

وشهادت‌نصیب‌ڪسانے‌میشود،کھ‌دررَهِ‌عشق‌بۍ‌ترس‌باجان‌خود‌باز؎‌...

شهادت‌آمدنی‌نیست،‌رسیدنی‌استباید‌آن‌قدر‌بدوی‌تا‌به‌آن‌برسیاگ...

『جنگ نرم🖐🏻🙂💔』هَمِہ‌ۍگلۅلِہ‌هـٰاۍِجَنگِ‌نَرم،مِثلِ‌خُمپـٰاره‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط