Part36
اوهوم فقط کاش برای همیشه برین
پ.ک: خب پسرا بپرین تو ماشین که باید بریم شرکت
÷پدر توقع ندارین که ولش کنم
=ما میریم
پ.ک:بسه بریم تو ماشین
=هوففف بریم
÷ولی ا.ت چی
پ.ک: هوی مرتیکه رو حرف پدرت حرف میزنی*با دمپایی میوفته دنبالش
÷ای بسه چرا میزنی حالا
=*خنده
÷کی گف تو بخندی
پ.ک: کی گف تو سر به سر من بذاری
=پدر جان بسه شرکت دیر میشه بهتره بریم
÷ایش خودشیرین
پ.ک: پسرم تو جلو بشین
=چشم
÷منظور پدر من بود
پ.ک: اتفاقا منظورم دامادم بود
*توی شرکت
=ولی کاش یـ کاری کنیم
÷اره دل منم خنک میشه
پ.ک:پسرا میدونین چرا اجازه دادم بزنینش
=÷خب حقش بود
پ.ک:درسته ولی هرچیزی جای خود داره اگه وقت دیگه ای بود نمیزاشتم ولی اونموقع نزاشتم میدونین چرا چونکه اسیب بزرگی وارد کرد و الانم یـ اسیب دیگه میبینه
÷چی
=اخه اون چطـ
پ.ک:اونموقع ها یادتونه ما تو کار مواد بودیم
=اونموقع هنوز ا.ت بچه بود
÷نه که الان 90 سالشه
پ.ک:اون مردک و پسر عوضیش هنوز تو کار موادن جان و فرستادم بره انبار قبلی دقیقا همونجاس به پلیس خبر دادم میره اونجا پس فک نکنم جای نگرانی باشه
=عمو دمتون گرم
÷ حالا این شد یـ انتقام ولی مگه اونجا بنام پارک جیسون نبود
=راس میگه یعنی الان بازم اون مردک بیرونه فقط به
پ.ک:میدونم پسرا ماهم دقیقا همینو میخواییم
ـ
ـ
`دخترم حالت بهتره
+اره فقط سرم درد میکنه
٪به دکتر گفتم گفـ برای یاداوری دیشب و اتفاقاته نگران نباش عزیزم درس میشه
`اگه تورو نداشتم چیکار میکردم من اخه
×اووووووو
+دوتا دوست قدیمی
٪بسه دیگه بهتره بریم عمارت
`اما عمارت خطرناکه
×اوهوم اگه مارو بدزدن چی
٪نه نمیدزدن نگران نباش عمارت شهرو نمیگم که
+پس نکنه من پامو اونجا نمیزارم دوباره همه ی خاطره ها دارن زنده میشن
`اره ولی باید باهاش کنار بیایم تازه شاید دونفرم ببینیم
×اومم بنظر من که خوبه
ـ
ـ
ـ
ـ
ادامشو شب میزارم
پ.ک: خب پسرا بپرین تو ماشین که باید بریم شرکت
÷پدر توقع ندارین که ولش کنم
=ما میریم
پ.ک:بسه بریم تو ماشین
=هوففف بریم
÷ولی ا.ت چی
پ.ک: هوی مرتیکه رو حرف پدرت حرف میزنی*با دمپایی میوفته دنبالش
÷ای بسه چرا میزنی حالا
=*خنده
÷کی گف تو بخندی
پ.ک: کی گف تو سر به سر من بذاری
=پدر جان بسه شرکت دیر میشه بهتره بریم
÷ایش خودشیرین
پ.ک: پسرم تو جلو بشین
=چشم
÷منظور پدر من بود
پ.ک: اتفاقا منظورم دامادم بود
*توی شرکت
=ولی کاش یـ کاری کنیم
÷اره دل منم خنک میشه
پ.ک:پسرا میدونین چرا اجازه دادم بزنینش
=÷خب حقش بود
پ.ک:درسته ولی هرچیزی جای خود داره اگه وقت دیگه ای بود نمیزاشتم ولی اونموقع نزاشتم میدونین چرا چونکه اسیب بزرگی وارد کرد و الانم یـ اسیب دیگه میبینه
÷چی
=اخه اون چطـ
پ.ک:اونموقع ها یادتونه ما تو کار مواد بودیم
=اونموقع هنوز ا.ت بچه بود
÷نه که الان 90 سالشه
پ.ک:اون مردک و پسر عوضیش هنوز تو کار موادن جان و فرستادم بره انبار قبلی دقیقا همونجاس به پلیس خبر دادم میره اونجا پس فک نکنم جای نگرانی باشه
=عمو دمتون گرم
÷ حالا این شد یـ انتقام ولی مگه اونجا بنام پارک جیسون نبود
=راس میگه یعنی الان بازم اون مردک بیرونه فقط به
پ.ک:میدونم پسرا ماهم دقیقا همینو میخواییم
ـ
ـ
`دخترم حالت بهتره
+اره فقط سرم درد میکنه
٪به دکتر گفتم گفـ برای یاداوری دیشب و اتفاقاته نگران نباش عزیزم درس میشه
`اگه تورو نداشتم چیکار میکردم من اخه
×اووووووو
+دوتا دوست قدیمی
٪بسه دیگه بهتره بریم عمارت
`اما عمارت خطرناکه
×اوهوم اگه مارو بدزدن چی
٪نه نمیدزدن نگران نباش عمارت شهرو نمیگم که
+پس نکنه من پامو اونجا نمیزارم دوباره همه ی خاطره ها دارن زنده میشن
`اره ولی باید باهاش کنار بیایم تازه شاید دونفرم ببینیم
×اومم بنظر من که خوبه
ـ
ـ
ـ
ـ
ادامشو شب میزارم
۱.۸k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.