👇 👇 متن اشعار طوفانی میثم مطیعی👇 👇
👇 👇 متن اشعار طوفانی میثم مطیعی👇 👇
ما همه از تبار سلمانیم
با علی مانده ایم و میمانیم
راه ما راه بولهبها نیست
شیوهی عافیت طلبها نیست
راه ما دل به غیر بستن نیست
رسم این رودها، نشستن نیست
دل از این راه بر نمیداریم
به شهیدان قسم که بیداریم
ما به شوق بهار بالیدیم
در زمستان به چشم خود دیدیم:
نُه دِی مثل معجزه، رخ داد
فتنه را این قیام پاسخ داد
نُه دی عین آفتاب آمد
«این عمار؟» را جواب آمد
نه دی رحمتی چو باران بود
آمد و گرد و خاک فتنه زدود
رهبرم ایستاد همچون کوه
همرهش ملتی چنین نستوه
روبروی تمام فتنهگران
بی هراس از هیاهوی دگران
ایستادند رهبر و مردم
تا که جمهوریت نگردد گم
تا بماند همیشه پا بر جا
حکم قانون و حرمت آرا
لیک پایان کار، این هم نیست
فتنه آخرالزمان کم نیست
فتنهها آزمون ایمانند
آزمون عیار یارانند
فتنه رنگین شدهست و ننگینتر
امتحانها شده ست سنگینتر
هر که مقهور نفس شد، فتنهست
هر که چرخید دور خود فتنهست
هر که "من من" کند به دور از ماست
اول فتنه اتباع هواست
هر که خود را ملاک حق پنداشت
گِرد خود گشت و بذر باطل کاشت
میبُرد از ولی و از مردم
میشود در توهم خود گم
سنگ بر شیشهها زدن، هنرش
تیشه بر ریشهها زدن، ثمرش
میکند آبروی خویش تباه
خدماتش به باد میرود، آه
آه از چرخش شگفت زمان
حال فعلیست هر زمان میزان
ای بسا انقلابی دیروز
که شد امید دشمنان امروز
ای بسا هم رکاب پیغمبر
که کشیدهست تیغ بر حیدر
کاش ما عاقبت بخیر شویم
وای اگر طلحه و زبیر شویم
فتنه یعنی شکاف فقر و غنا
دل ندادن به غصه ی فقرا
حب جاه و مقام و مال و منال
دست تاراج سوی بیت المال
ویژه خواران برج عاج نشین
بیخیال صدای محرومین
پنبه در گوشها و بی دردان
بی خبر از گلایه مردان
گله مندند مردمان آری
از گرانی، رکود، بیکاری
دشمنان هم هنوز در کارند
هر طرف بذر فتنه میکارند
خدعه و فتنهای به هر جا هست
کار غرب است و کار غرب پرست
خط تولید فتنه است انگار
ذهن شوم سران استکبار!
تا نفس هست، هست بر لب ما
باز هم مرگ بر تو آمریکا!
چند روزی به مکر و ترفندت
سرمان گرم شد به لبخندت
به هوای گریز از تحریم
دل به فرجام وعده ات دادیم
سرمان گرم شد عقب ماندیم
چند روزی اسیر تب ماندیم
خام بودیم و سادگی کردیم
هسته ای رفت و ماند آن تحریم
دستت امروز، خوب رو شده است
حرف و قولت بیآبرو شده است
تشت رسواییات ز بام افتاد
از سر ما خیال خام افتاد
گشته روشن -اگرچه روشن بود-
با تو دیوانگیست گفت و شنود
رگ تحریم میزنیم، به کار
همت ما مباد صرف قمار
گرچه برپاست از تو هر سویی
آتشی، فتنهای، هیاهویی
گرچه خون است خون، دل بحرین
غرق اشک است ساحل بحرین
گرچه خون میچکد ز چشم یمن
در امان نیستی ز خشم یمن
گرچه زخمیست پیکر شامات
ما و تسلیم زور و زر؟ هیهات
مژده فتح میرسد هر دم
از جهاد مدافعان حرم
در دفاع از حرم، علمداران!
حرم قدس خواندمان، یاران!
بشنوید ای سپاهیان خدا
با نوای "فَرَغت" "فانصَب" را
علم این جهاد پا برجاست
راه ما سوی مسجدالاقصاست
عاشقان ظهور آن ماهیم
چشم در راه و پای در راهیم
باانتشار اینمطلب حداقل به 2✌ گروه درثواب آن شریکباشید💠 [ @YASEKABOOD ]💠
ما همه از تبار سلمانیم
با علی مانده ایم و میمانیم
راه ما راه بولهبها نیست
شیوهی عافیت طلبها نیست
راه ما دل به غیر بستن نیست
رسم این رودها، نشستن نیست
دل از این راه بر نمیداریم
به شهیدان قسم که بیداریم
ما به شوق بهار بالیدیم
در زمستان به چشم خود دیدیم:
نُه دِی مثل معجزه، رخ داد
فتنه را این قیام پاسخ داد
نُه دی عین آفتاب آمد
«این عمار؟» را جواب آمد
نه دی رحمتی چو باران بود
آمد و گرد و خاک فتنه زدود
رهبرم ایستاد همچون کوه
همرهش ملتی چنین نستوه
روبروی تمام فتنهگران
بی هراس از هیاهوی دگران
ایستادند رهبر و مردم
تا که جمهوریت نگردد گم
تا بماند همیشه پا بر جا
حکم قانون و حرمت آرا
لیک پایان کار، این هم نیست
فتنه آخرالزمان کم نیست
فتنهها آزمون ایمانند
آزمون عیار یارانند
فتنه رنگین شدهست و ننگینتر
امتحانها شده ست سنگینتر
هر که مقهور نفس شد، فتنهست
هر که چرخید دور خود فتنهست
هر که "من من" کند به دور از ماست
اول فتنه اتباع هواست
هر که خود را ملاک حق پنداشت
گِرد خود گشت و بذر باطل کاشت
میبُرد از ولی و از مردم
میشود در توهم خود گم
سنگ بر شیشهها زدن، هنرش
تیشه بر ریشهها زدن، ثمرش
میکند آبروی خویش تباه
خدماتش به باد میرود، آه
آه از چرخش شگفت زمان
حال فعلیست هر زمان میزان
ای بسا انقلابی دیروز
که شد امید دشمنان امروز
ای بسا هم رکاب پیغمبر
که کشیدهست تیغ بر حیدر
کاش ما عاقبت بخیر شویم
وای اگر طلحه و زبیر شویم
فتنه یعنی شکاف فقر و غنا
دل ندادن به غصه ی فقرا
حب جاه و مقام و مال و منال
دست تاراج سوی بیت المال
ویژه خواران برج عاج نشین
بیخیال صدای محرومین
پنبه در گوشها و بی دردان
بی خبر از گلایه مردان
گله مندند مردمان آری
از گرانی، رکود، بیکاری
دشمنان هم هنوز در کارند
هر طرف بذر فتنه میکارند
خدعه و فتنهای به هر جا هست
کار غرب است و کار غرب پرست
خط تولید فتنه است انگار
ذهن شوم سران استکبار!
تا نفس هست، هست بر لب ما
باز هم مرگ بر تو آمریکا!
چند روزی به مکر و ترفندت
سرمان گرم شد به لبخندت
به هوای گریز از تحریم
دل به فرجام وعده ات دادیم
سرمان گرم شد عقب ماندیم
چند روزی اسیر تب ماندیم
خام بودیم و سادگی کردیم
هسته ای رفت و ماند آن تحریم
دستت امروز، خوب رو شده است
حرف و قولت بیآبرو شده است
تشت رسواییات ز بام افتاد
از سر ما خیال خام افتاد
گشته روشن -اگرچه روشن بود-
با تو دیوانگیست گفت و شنود
رگ تحریم میزنیم، به کار
همت ما مباد صرف قمار
گرچه برپاست از تو هر سویی
آتشی، فتنهای، هیاهویی
گرچه خون است خون، دل بحرین
غرق اشک است ساحل بحرین
گرچه خون میچکد ز چشم یمن
در امان نیستی ز خشم یمن
گرچه زخمیست پیکر شامات
ما و تسلیم زور و زر؟ هیهات
مژده فتح میرسد هر دم
از جهاد مدافعان حرم
در دفاع از حرم، علمداران!
حرم قدس خواندمان، یاران!
بشنوید ای سپاهیان خدا
با نوای "فَرَغت" "فانصَب" را
علم این جهاد پا برجاست
راه ما سوی مسجدالاقصاست
عاشقان ظهور آن ماهیم
چشم در راه و پای در راهیم
باانتشار اینمطلب حداقل به 2✌ گروه درثواب آن شریکباشید💠 [ @YASEKABOOD ]💠
۴.۵k
۰۹ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.