خيرخواهي
خيرخواهي
شخصي از خيابان مي گذشت ، از جوانكي كه سر راهش بود و گريه مي كرد علت ناراحتي اش را پرسيد : جوانك گفت : « براي رفتن به سينما 2 سكه جمع كرده بودم اما جواني آمد و يك سكه را از دستم قاپيد » سپس با دست ،
به جواني كه كمي دور تر از آن ها ايستاده بود اشاره كرد .
آن مرد از او پرسيد : « براي كمك فرياد نزدي ؟ »
جوانك گفت : چرا و صداي هق هق او شديد تر شد .
مرد كه او را با مهرباني نوازش مي كرد ، ادامه داد : هيچ كس صداي تو را نشنيد ؟
جوانك گريه كنان گفت : نه
مرد پرسيد : ديگر بلند تر از اين نمي تواني فرياد بزني ؟
جوانك گفت : نه ! و از آن جا كه مرد لبخند مي زد با اميد تازه اي به او نگاه كرد .
« پس اين يكي را هم بي خيال شو ! » مرد اين را گفت و آخرين سكه را هم از دستش گرفت و با بي توجهي به راهش ادامه داد و رفت .
(کجای دنیا دیگه از این آدما پیدا میشه که از حق مردم دفاع کنند؟،نکنه اونا مردن..؟)
شخصي از خيابان مي گذشت ، از جوانكي كه سر راهش بود و گريه مي كرد علت ناراحتي اش را پرسيد : جوانك گفت : « براي رفتن به سينما 2 سكه جمع كرده بودم اما جواني آمد و يك سكه را از دستم قاپيد » سپس با دست ،
به جواني كه كمي دور تر از آن ها ايستاده بود اشاره كرد .
آن مرد از او پرسيد : « براي كمك فرياد نزدي ؟ »
جوانك گفت : چرا و صداي هق هق او شديد تر شد .
مرد كه او را با مهرباني نوازش مي كرد ، ادامه داد : هيچ كس صداي تو را نشنيد ؟
جوانك گريه كنان گفت : نه
مرد پرسيد : ديگر بلند تر از اين نمي تواني فرياد بزني ؟
جوانك گفت : نه ! و از آن جا كه مرد لبخند مي زد با اميد تازه اي به او نگاه كرد .
« پس اين يكي را هم بي خيال شو ! » مرد اين را گفت و آخرين سكه را هم از دستش گرفت و با بي توجهي به راهش ادامه داد و رفت .
(کجای دنیا دیگه از این آدما پیدا میشه که از حق مردم دفاع کنند؟،نکنه اونا مردن..؟)
۴۳۸
۲۰ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.