چیزی شبیه رایحهای میوزید و رفت
چیزی شبیه رایحهای میوزید و رفت
شبها به شانه، نان و رطب میکشید و رفت
افسوس قدر و منزلتش را نداشتند
تا در جوار کوثر خود آرمید و رفت
زهرا همان علی و علی نیز فاطمه است
شکر خدا فراق به پایان رسید و رفت...
مردی که شاهد صدمات مدینه بود
یک روز مرد... و در سحری شد شهید رفت
گر چه کنار بسترش از مردها پُر است
اما دریغ، محسن خود را ندید و... رفت
غیر از علی به عالم امکان مدار نیست
خلقت بدون اسم علی استوار نیست
شاعر:یاسر حوتی
#یا_علی
شبها به شانه، نان و رطب میکشید و رفت
افسوس قدر و منزلتش را نداشتند
تا در جوار کوثر خود آرمید و رفت
زهرا همان علی و علی نیز فاطمه است
شکر خدا فراق به پایان رسید و رفت...
مردی که شاهد صدمات مدینه بود
یک روز مرد... و در سحری شد شهید رفت
گر چه کنار بسترش از مردها پُر است
اما دریغ، محسن خود را ندید و... رفت
غیر از علی به عالم امکان مدار نیست
خلقت بدون اسم علی استوار نیست
شاعر:یاسر حوتی
#یا_علی
- ۲۵۱
- ۱۶ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط