مردی از انصار خدمت پیامبر خدا عرض کرد: من از قبیله بنی فل
مردی از انصار خدمت #پیامبر خدا عرض کرد: من از قبیله بنی فلان #خانه ای خریده ام و نزدیکترین #همسایه ام، کسی است که امیدی به #خیر و #خوبی اش ندارم و از بدی اش در امان نیستم. پس، پیامبرخدا به علی(ع) و #سلمان و ابوذر و یکی دیگر که فراموش کرده ام و فکر می کنم مقداد باشد[۱]، دستور داد به #مسجد بروند و با صدای بلند #فریاد بزنند: «لا ایمانَ لِمَنْ لَمْ یَأمَنْ جارُهُ بوِائقَهُ؛ ایمان ندارد هر آن کس که همسایه اش از شرّ او در امان نباشد. » آنان سه بار این سخن را اعلام کردند.
این نوع برخورد پیامبر با شخص همسایه آزار، شدت زشتی این #اخلاق ناپسند را نشان می دهد.
امام رضا(ع) نیز می فرماید: «لیسَ مِنّا مَن لَم یأمَن جارُهُ بوائِقَهُ؛ از ما نیست کسی که همسایه اش از شرّ او در امان نیست.
این نوع برخورد پیامبر با شخص همسایه آزار، شدت زشتی این #اخلاق ناپسند را نشان می دهد.
امام رضا(ع) نیز می فرماید: «لیسَ مِنّا مَن لَم یأمَن جارُهُ بوائِقَهُ؛ از ما نیست کسی که همسایه اش از شرّ او در امان نیست.
۷۷
۲۴ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.