امام رضا علیه السلام : جف القلم بحقیقة الکتاب من الله بال
امام رضا علیه السلام : جف القلم بحقیقة الکتاب من الله بالسعادة لمن آمن و اتقی و الشقاوة من الله تبارک و تعالی لمن کذب و عصی.
قلم تقدیر خداوند بر خوشبختی کسی رقم خورَد که ایمان آورد و تقوا پیشه کند. و بر بدبختی کسی رقم خورَد که ایمان نیاورد و نافرمانی کند. [قرب الإسناد، ص 355، ح 1270]
پ ن : خیلی وختها چیزهایی بنام شانس و بخت و اقبال و توفیق و سعادت از مردم شنیده می شود. علامه طباطبایی می فرماید "اساسا شخص موحد چیزی بنام شانس در زندگی خود نمی شناسد". اعتقاد به شانس نوعی پوچ پرستی و خرافه گرایی است. تعبیر قشنگ تری در الفاظ بعضی هست که "شانس امضای نامرئی خداست". که حرف قشنگ و مقبولی است. یعنی شانس با این تعریف زیبا و مطلوب است و البته دیگر شانس متعارف نیست و بیشتر اقبال و عنایت است. در خصوص بخت و قبال و توفیق ما یک سعادت و بخت عام داریم که به همه داده شده و اکثرا هم آنرا متروک و مهمل می گذاریم یا خلاف آن حرکت می کنیم. و یک سعادت و بخت خاص داریم که قابل انکار نیست توجیه کلی آن هم این است که خداوند حکیم است و حتما کارش بر اساس مصالحی است. اما پاسخ معلل آن است که خداوند عالم بما کان و ما یکون است. و صد بار هم این واقعه رخ دهد می داند که انبیا و اوصیا شاگردان زرنگ کلاس هستند لذا عنایت به حضرت عیسی در گهواره و امامت بعض معصومین در کودکی چیز عجیب و غیر قابل فهمی نیست. مسئله این جاست که بیشتر ما از اکثریت اقبال های عامی که بما شده استفاده نکرده و خلاف آن حرکت می کنیم اما برای نداشته ها غصه می خوریم و حسادت می ورزیم. البته ناگفته نماند افراد فراوانی از مردم اقبال را همین مادیات متعارف میدانند ولو در زبان چیزی دیگری ادعا کنند. اقبال نوع سوم اقبال و سعادت ناشی از عمل است. که اساس و رکن و محور سعادت همین است. و اگر این را بخوبی اتیان و اجرا کنیم تمام نداشته های اقبال خاص نصیب ما می شود که البته بقول آقای بهجت نکرده ایم و نمی کنیم و نخواهیم کرد. تنبلی ها و خستگی ها و فرافکنی ها و سوف سوف کردن ها متن و اساس زندگی ما شده است. لذا اگر از همین عاطفه و همین عقل و همین توفیقات عام مانند سلامت و عافیت و امنیت و همین آثار ناشی از عمل استفاده بهینه کنیم قابلیت این را داریم که هم خانه ی اولیا و اوصیا شویم و آیا می کنیم؟ غالبا نه! و این حرفها کمی وجدان درد بما می دهد و فردا مشغول همان لغویات و معاصی سابق خود می شویم الا ما رحم ربی.
#الله #امام_رضا #قلم_تقدیر #خوشبختی #شانس #بخت #اقبال #توفیق #سعادت #ایمان #تقوا #بدبختی #نافرمانی #قرب_الإسناد #السعادة #آمن #اتقی #الشقاوة #تبارک #تعالی #کذب #عصی #علامه_طباطبایی #موحد #زندگی #پوچ_پرستی #خرافه_گرایی #امضای_نامرئی #خدا #عنایت #سعادت #بخت_عام #متروک #مهمل #بخت_خاص #توجیه_کلی #خداوند #حکیم #معلل #انبیا #اوصیا #زرنگ #حضرت_عیسی #معصومین #استفاده #غصه #حسادت #مادیات #عمل #اساس #رکن #محور #اجرا #آقای_بهجت #تنبلی ها #خستگی #فرافکنی #عاطفه #عقل #سلامت #عافیت #امنیت #قابلیت #همخانه #اولیا #وجدان #لغویات #معاصی
قلم تقدیر خداوند بر خوشبختی کسی رقم خورَد که ایمان آورد و تقوا پیشه کند. و بر بدبختی کسی رقم خورَد که ایمان نیاورد و نافرمانی کند. [قرب الإسناد، ص 355، ح 1270]
پ ن : خیلی وختها چیزهایی بنام شانس و بخت و اقبال و توفیق و سعادت از مردم شنیده می شود. علامه طباطبایی می فرماید "اساسا شخص موحد چیزی بنام شانس در زندگی خود نمی شناسد". اعتقاد به شانس نوعی پوچ پرستی و خرافه گرایی است. تعبیر قشنگ تری در الفاظ بعضی هست که "شانس امضای نامرئی خداست". که حرف قشنگ و مقبولی است. یعنی شانس با این تعریف زیبا و مطلوب است و البته دیگر شانس متعارف نیست و بیشتر اقبال و عنایت است. در خصوص بخت و قبال و توفیق ما یک سعادت و بخت عام داریم که به همه داده شده و اکثرا هم آنرا متروک و مهمل می گذاریم یا خلاف آن حرکت می کنیم. و یک سعادت و بخت خاص داریم که قابل انکار نیست توجیه کلی آن هم این است که خداوند حکیم است و حتما کارش بر اساس مصالحی است. اما پاسخ معلل آن است که خداوند عالم بما کان و ما یکون است. و صد بار هم این واقعه رخ دهد می داند که انبیا و اوصیا شاگردان زرنگ کلاس هستند لذا عنایت به حضرت عیسی در گهواره و امامت بعض معصومین در کودکی چیز عجیب و غیر قابل فهمی نیست. مسئله این جاست که بیشتر ما از اکثریت اقبال های عامی که بما شده استفاده نکرده و خلاف آن حرکت می کنیم اما برای نداشته ها غصه می خوریم و حسادت می ورزیم. البته ناگفته نماند افراد فراوانی از مردم اقبال را همین مادیات متعارف میدانند ولو در زبان چیزی دیگری ادعا کنند. اقبال نوع سوم اقبال و سعادت ناشی از عمل است. که اساس و رکن و محور سعادت همین است. و اگر این را بخوبی اتیان و اجرا کنیم تمام نداشته های اقبال خاص نصیب ما می شود که البته بقول آقای بهجت نکرده ایم و نمی کنیم و نخواهیم کرد. تنبلی ها و خستگی ها و فرافکنی ها و سوف سوف کردن ها متن و اساس زندگی ما شده است. لذا اگر از همین عاطفه و همین عقل و همین توفیقات عام مانند سلامت و عافیت و امنیت و همین آثار ناشی از عمل استفاده بهینه کنیم قابلیت این را داریم که هم خانه ی اولیا و اوصیا شویم و آیا می کنیم؟ غالبا نه! و این حرفها کمی وجدان درد بما می دهد و فردا مشغول همان لغویات و معاصی سابق خود می شویم الا ما رحم ربی.
#الله #امام_رضا #قلم_تقدیر #خوشبختی #شانس #بخت #اقبال #توفیق #سعادت #ایمان #تقوا #بدبختی #نافرمانی #قرب_الإسناد #السعادة #آمن #اتقی #الشقاوة #تبارک #تعالی #کذب #عصی #علامه_طباطبایی #موحد #زندگی #پوچ_پرستی #خرافه_گرایی #امضای_نامرئی #خدا #عنایت #سعادت #بخت_عام #متروک #مهمل #بخت_خاص #توجیه_کلی #خداوند #حکیم #معلل #انبیا #اوصیا #زرنگ #حضرت_عیسی #معصومین #استفاده #غصه #حسادت #مادیات #عمل #اساس #رکن #محور #اجرا #آقای_بهجت #تنبلی ها #خستگی #فرافکنی #عاطفه #عقل #سلامت #عافیت #امنیت #قابلیت #همخانه #اولیا #وجدان #لغویات #معاصی
۵.۷k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.