🌹
🌹
قامتم خم شده از آوارِ رفتنت!
باید دستم را،
از زیر خاطرهیِ موهات بیرون بکشم.
لبم را، از یاد گونههات.
و پایم را از قدم زدنهامان به زیرِ باران.
بعد، به چشمهات فکر نکنم دیگر
بعد، به چشمهات فکر نکنم دیگر
بعد، به چشش ش ش... راستی!
هنوز هم رنگ چشمانت
جعبهی مدادرنگیها را
کلافه میکند؟
.
قامتم خم شده از آوارِ رفتنت!
باید دستم را،
از زیر خاطرهیِ موهات بیرون بکشم.
لبم را، از یاد گونههات.
و پایم را از قدم زدنهامان به زیرِ باران.
بعد، به چشمهات فکر نکنم دیگر
بعد، به چشمهات فکر نکنم دیگر
بعد، به چشش ش ش... راستی!
هنوز هم رنگ چشمانت
جعبهی مدادرنگیها را
کلافه میکند؟
.
۱۳۶
۰۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.