گه از من بپرسی زندگی اینه
گه از من بپرسی زندگی اینه
باور کنی خدا رو دل نمیگیره
باید حس کنی پیشته باهاش عشق کنی
تو آغوش بگیریش ماچش کنی
میگن زندگی قشنگ نی مگه چیجوره
حاجی فردای تاریکی همه چی نوره
احمقه اونی که فکر میکنه همه چی پوله
همه چی جوره بخند که همه چی کوله
با نور ماه راه میشه رفت تو جاده های تاریک
میتونی مردونه بمونی زنده لابه لای تاریخ
دست به دست هم بدیم آرایش به بازی
جای جنگ واسه هم آرامش بسازیم
ماشه ها بی تلنگر واژه ها بی تنفر
هر قدم که برمیداری داشته باش یه هدفو
صبر نکنی بفهمی میگیره واست دلش
اینجا جهنمه ولی خب تو باید باشی بهشتی
نقابو بنداز دور تو باید خودت باشی
بشکنی بخوری زمین باز رو پای خودت پاشی
ثانیه ها واینمیسته میگذره مثل برق و باد
صاف باشی هر دلی میکنه فردا از تو یاد
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه عوارضی رد
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه تو عوارضی رفت
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
خب اگه از من بپرسی لبخند و کلی ورقه که مجموعش یه دفترچه امیده
درست نی بمونی تو سرفصلش عمری
میدرخشه پشت هر صفحه خورشید
نگاه به دور دست خوبه اما زودتر
جوره اونکه حالشو تو همین روزا خوب کرد
این به معنای گذشتن از حقمون نه
ولی به معنی پشت هر تاریکی یه نور هست
چرا این رویه ادامه داره همیشه
ولی چشم بهم بذاری میرسه نتیجه
شاید اولش همینه ولی واسه من رسیدن به ته قضیه بهترین حس من اینه
نگاه به آسمون مهم نی چی رو زمینه
همین که طلبیده دمی برسه از ریه ردیفه
کمی انگیزه بریزیم تو هر دقیقه
ببینیم میده نویده آینده ای که بعیده بالایی یعنی
پشت حصارا حتی ندیده آزادی ولی
مرده حسابی اگه بشی به لالایی اسیر
خواب نه بیداری یعنی حبس نفس عمیق..
بگیری کمو ندید..
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه عوارضی رد
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
اگه از من بپرسی که همه چی تو سرته
مثبت شو که منفیه زندگی تنشه
من جواب گرفتم از قلبم یه عمری
پشت تاریکی نوره اگه از من بپرسی
همه چی نگاه منو تو بوده همین
انتخاب تو اونو انتخاب من اینکه
خونه بسازم با آجرای دلم
با هرکی بود بین منو شماها غریب
تو شهر نوره پُره پنجره نمون
میشه با اُمید جلوی لختیا دووم بیاری
ته شبه تا اذون بیداری
تا بشه برات یه روز این سختیا تموم
این آفریده یه ذهنیه که بازه
سازش با هر اونچه که تو دنیا میساخته
یه ترنم خوش گوش دلنوازه
صدای پای ثانیه اونکه نشنیده باخته
من شنیدم توام گوشاتو بسپار به
صدای قلبت با همه کمو کاستش
این زندگی به زعم من یعنی زیبایی
یعنی توان جنگ واسه رسیدن به خواسته
آ..
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه عوارضی رد
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
باور کنی خدا رو دل نمیگیره
باید حس کنی پیشته باهاش عشق کنی
تو آغوش بگیریش ماچش کنی
میگن زندگی قشنگ نی مگه چیجوره
حاجی فردای تاریکی همه چی نوره
احمقه اونی که فکر میکنه همه چی پوله
همه چی جوره بخند که همه چی کوله
با نور ماه راه میشه رفت تو جاده های تاریک
میتونی مردونه بمونی زنده لابه لای تاریخ
دست به دست هم بدیم آرایش به بازی
جای جنگ واسه هم آرامش بسازیم
ماشه ها بی تلنگر واژه ها بی تنفر
هر قدم که برمیداری داشته باش یه هدفو
صبر نکنی بفهمی میگیره واست دلش
اینجا جهنمه ولی خب تو باید باشی بهشتی
نقابو بنداز دور تو باید خودت باشی
بشکنی بخوری زمین باز رو پای خودت پاشی
ثانیه ها واینمیسته میگذره مثل برق و باد
صاف باشی هر دلی میکنه فردا از تو یاد
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه عوارضی رد
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه تو عوارضی رفت
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
خب اگه از من بپرسی لبخند و کلی ورقه که مجموعش یه دفترچه امیده
درست نی بمونی تو سرفصلش عمری
میدرخشه پشت هر صفحه خورشید
نگاه به دور دست خوبه اما زودتر
جوره اونکه حالشو تو همین روزا خوب کرد
این به معنای گذشتن از حقمون نه
ولی به معنی پشت هر تاریکی یه نور هست
چرا این رویه ادامه داره همیشه
ولی چشم بهم بذاری میرسه نتیجه
شاید اولش همینه ولی واسه من رسیدن به ته قضیه بهترین حس من اینه
نگاه به آسمون مهم نی چی رو زمینه
همین که طلبیده دمی برسه از ریه ردیفه
کمی انگیزه بریزیم تو هر دقیقه
ببینیم میده نویده آینده ای که بعیده بالایی یعنی
پشت حصارا حتی ندیده آزادی ولی
مرده حسابی اگه بشی به لالایی اسیر
خواب نه بیداری یعنی حبس نفس عمیق..
بگیری کمو ندید..
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه عوارضی رد
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
اگه از من بپرسی که همه چی تو سرته
مثبت شو که منفیه زندگی تنشه
من جواب گرفتم از قلبم یه عمری
پشت تاریکی نوره اگه از من بپرسی
همه چی نگاه منو تو بوده همین
انتخاب تو اونو انتخاب من اینکه
خونه بسازم با آجرای دلم
با هرکی بود بین منو شماها غریب
تو شهر نوره پُره پنجره نمون
میشه با اُمید جلوی لختیا دووم بیاری
ته شبه تا اذون بیداری
تا بشه برات یه روز این سختیا تموم
این آفریده یه ذهنیه که بازه
سازش با هر اونچه که تو دنیا میساخته
یه ترنم خوش گوش دلنوازه
صدای پای ثانیه اونکه نشنیده باخته
من شنیدم توام گوشاتو بسپار به
صدای قلبت با همه کمو کاستش
این زندگی به زعم من یعنی زیبایی
یعنی توان جنگ واسه رسیدن به خواسته
آ..
این چاشنی ِ زندگیه نباشه چی پ
کجا رسید اونکه تلاطم و بهانه میکرد
زیادن اوناکه لیچارو بهش حواله میدن
تو جاده آرامشه تا میشه عوارضی رد
رسیدن خوبه یا طعم حرکتو چشیدن
واسه من تصمیم مهمتر از یه کلیشست
فهمیدم ترجیح جا تو کسلی چپیدن
بجنگم با سلولم تا آزادیمو ببینم
۸.۶k
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.