رفتن

"رفتن" !

رفتن که بهانه نمیخواهد ،

یک چمدان میخواهد از دلخوریهای تلنبار شده و گاهی حتی
دلخوشیهای انکار شده ...

رفتن که بهانه نمیخواهد وقتی نخواهی بمانی ، با چمدان که هیچ
بی چمدان هم میروی !


"ماندن" !

ماندن اما بهانه می خواهد ،

دستی گرم، نگاهی مهربان، دروغهای دوست داشتنی،دوستت دارمهایی
که می شنوی اما باور نمی کنی،یک فنجان چای، بوی عود، یک آهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شیرین ...


وقتی بخواهی بمانی,..
حتی اگر چمدانت پر از دلخوری باشد خالی اش می کنی و باز هم میمانی ...
میمانی و وقتی بخواهی بمانی ، نم باران را رگبار می بینی و بهانه اش می کنی برای نرفتنت،....

آمدن دلیل می خواهد

ماندن بهانه

و رفتن هیچکدام ... !!.
دیدگاه ها (۲)

مورد داشتیم دختره رفته پمپ بنزین یارو بهش گفته ازاد یا دولتی...

خندوانه روتاحالا ندیدم این عکسو ازدوستم گرفتم...جالبه خخههه

از ما که گذشت ... ولی به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن! تا ا...

چشمانت سگ دارد اما.... سگی ولگرد ک برای هر رهگذری دم تکان می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط