گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی

گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی ؛
کو رفیق رازداری ! کو دل پرطاقتی ؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی

تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد ، مست شد
غنچه‌ای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی ؟

گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمن ایمان عاشق ، آفتی

روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی

بس که دامان بهاران گل ‌به ‌گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 #فاضل_نظری
دیدگاه ها (۲۴)

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهرکز دیو و دد ملولم و انسانم آرز...

صبح باشه و در کنار خودت بهترین لحظات و سپری کنی☺ ☺ . شکر خ...

اینجا عجب باد پاییزی ای داره میاد.عشق و جان من دمت گرم. شکرت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط