به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا

به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا
که این دو فتنه بهم می زنند دنیا را

چه شعبده است که در چشمکان آبی تو
نهفته اند شب ماهتاب دریا را

تو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوح
به یاد چشم تو گیرند جام صهبا را
دیدگاه ها (۲)

سکـــــــوت کردم کهغـــــرورم نشکند...غرورم نشکست...!دلم ناب...

هوایت که به سرم می زندآهسته خیالت رادر آغوش می گیرمغرق می شو...

باید یک نفر یک گوشه از این دنیا باشدتا برایش دیوانه شدبی قرا...

تنها بودن آنقدرها هم بد نیست؛فرصت می­کنی کمی با خودت خلوت کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط