تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

تو همــانی که دلم لک زده لبخـندش را

او که هرگز نتــوان یافت همــانندش را


#کاظم_بهمنی
دیدگاه ها (۲)

بار دیگر صبح شد بیدار شد این زندگی ای تمام حس بودن های من صب...

برخیز و صبحِمردمِ یک شهر خسته را با چشم هایروشن شعرت به خیر ...

نیازم به صبح نیست...همین که تو باشیخیر است که ازسر و کولِ لح...

هیچڪس بی درد و غصّہو گرفتـاری نیست، ،اما قشنگیـش به اینه ڪهت...

تو همانی که دلم لک زده لبخندش رااو که هرگز نتوان یافت همانند...

دلم لک زده واسه یه خیال راحت....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط