تکپارتی جین
*♡تکپارتی جین♡
❤️بهترین خواهر ❤️
♡ویو جین ♡
امروز تولد لارا بود لارا خواهر کوچیکمه اون برای من و اعصا خیلی زحمت کشید وقتی داستیم دبیو میکردم اون با اینکه ۱۲ سالس بود برامون غذا درست میکرد و میاورد کمپلنی اون همیشه بهمون انرژی میداد و وقتی که مریض میشدیم مثل یه مادر همیشه کمکمون میکرد الان اون ۲۲سالس شده اما هنوزم مثل قبلا ها حواسش بهمون هست اون نه تنها خواهر من بلکه خواهر اعصا هم هست من و اعضا یه تشکر بهس بدهکار هستیم امروزیازدهمین سالگزد بی تی اس و تولد لارا هستش امروز قراره با اعصا یه تولد بزرگ بگیریم واسش
یونگی=خوب جین تو برو دنبال لارا و اونو بیارش تو تالار
جین=خیلی خوب باشه
جیهوپ =ما هم تا اون موقع این جاهارو تزیین میکنیم
جین=خوب داظتم میرفتم دنبال لارا که دیدم داره یه پسره رو مثل چی کتک می، نه سریع پیاده سدم رفتم گرفتمش لارا لارا بسه پسره رو کشتیش
لارا=عه اوپا تو اینجا چیکار میکنی
جین =اومدم دنبال تو چیکار کرده اینطوری داشتی میزدیش
لارا=مرتیکه ی عوضی بهم تیکه انداخت
جین =اینو گفت و دوباره شروع کرد به کتک زدنش محکم بغلس کردم کشیدمش اینور لارا جان عزبزم گوه خورد ولش کن
لارا=باسه اما فقط به خاطر تو
جین =ممنونم برو تو ماشین
لارا=چیشده اومدی دنبال من
جین=دلم واست تنگ شده بود یهو به گوشیم پیام اومد نریم تالار یه مطکلی پیس اومده یکم بچرخیم بعد بریم
لارا=اوپا راه خونه که از این طرف نیستش
جین =میدونم یکم میخوام بریم بگردیم
لارا=به چه مناسبت
جین=نمیتونم با خواهرم یکم وقت بگذرونم
لارا=چرا سوخی کردم(خنده)
جین=ولی بیچاره رو خیلی خوب کتک زدی ها
لارا=اره مرتیکه.......(سانسور)
جین=خیلی خوب حالا
لارا=کاس جلومو ننیگرفتی یکم بیستر میزدمش
جین=میخواستی به جرم قتل بیفتی زندان خیلی خوب پیاده سو رسیدیم
لارا=کجا
جین=سینما
لارا=اهان اوکی حالا چه فیلمی هستش
جین=کمدی
لارا=عه
جین=نه په ساکت شزوع شد
لارا=وای چه فیلم خوبی بود خوب الان دیگه بریم خونه
جین=اره اما اول من باید به دوستم یه چیزی بدم
لارا =دوستت کجاست
جین=تو تالار....
لارا=خیلژ خوب بریم
جین=خیلی خوب رسیدبم پیاذه سو شاید یکم کارم طول کشید تو ماشین حوصلت سر میره
لارا=باشه
جین=رفتیم تو وقتی لارا رفت تو یهو همه ی چراغا روشن شدن و اهنگ تولد باز شد همه ی اعضا پریدن بغلس و لارا خیلی خوشحال شد اون اون کلی گفتیم و خندیدیم و از اون روز به بعد ما قدر خواهر کوچولومون رو بیستر دونستیم*
❤️بهترین خواهر ❤️
♡ویو جین ♡
امروز تولد لارا بود لارا خواهر کوچیکمه اون برای من و اعصا خیلی زحمت کشید وقتی داستیم دبیو میکردم اون با اینکه ۱۲ سالس بود برامون غذا درست میکرد و میاورد کمپلنی اون همیشه بهمون انرژی میداد و وقتی که مریض میشدیم مثل یه مادر همیشه کمکمون میکرد الان اون ۲۲سالس شده اما هنوزم مثل قبلا ها حواسش بهمون هست اون نه تنها خواهر من بلکه خواهر اعصا هم هست من و اعضا یه تشکر بهس بدهکار هستیم امروزیازدهمین سالگزد بی تی اس و تولد لارا هستش امروز قراره با اعصا یه تولد بزرگ بگیریم واسش
یونگی=خوب جین تو برو دنبال لارا و اونو بیارش تو تالار
جین=خیلی خوب باشه
جیهوپ =ما هم تا اون موقع این جاهارو تزیین میکنیم
جین=خوب داظتم میرفتم دنبال لارا که دیدم داره یه پسره رو مثل چی کتک می، نه سریع پیاده سدم رفتم گرفتمش لارا لارا بسه پسره رو کشتیش
لارا=عه اوپا تو اینجا چیکار میکنی
جین =اومدم دنبال تو چیکار کرده اینطوری داشتی میزدیش
لارا=مرتیکه ی عوضی بهم تیکه انداخت
جین =اینو گفت و دوباره شروع کرد به کتک زدنش محکم بغلس کردم کشیدمش اینور لارا جان عزبزم گوه خورد ولش کن
لارا=باسه اما فقط به خاطر تو
جین =ممنونم برو تو ماشین
لارا=چیشده اومدی دنبال من
جین=دلم واست تنگ شده بود یهو به گوشیم پیام اومد نریم تالار یه مطکلی پیس اومده یکم بچرخیم بعد بریم
لارا=اوپا راه خونه که از این طرف نیستش
جین =میدونم یکم میخوام بریم بگردیم
لارا=به چه مناسبت
جین=نمیتونم با خواهرم یکم وقت بگذرونم
لارا=چرا سوخی کردم(خنده)
جین=ولی بیچاره رو خیلی خوب کتک زدی ها
لارا=اره مرتیکه.......(سانسور)
جین=خیلی خوب حالا
لارا=کاس جلومو ننیگرفتی یکم بیستر میزدمش
جین=میخواستی به جرم قتل بیفتی زندان خیلی خوب پیاده سو رسیدیم
لارا=کجا
جین=سینما
لارا=اهان اوکی حالا چه فیلمی هستش
جین=کمدی
لارا=عه
جین=نه په ساکت شزوع شد
لارا=وای چه فیلم خوبی بود خوب الان دیگه بریم خونه
جین=اره اما اول من باید به دوستم یه چیزی بدم
لارا =دوستت کجاست
جین=تو تالار....
لارا=خیلژ خوب بریم
جین=خیلی خوب رسیدبم پیاذه سو شاید یکم کارم طول کشید تو ماشین حوصلت سر میره
لارا=باشه
جین=رفتیم تو وقتی لارا رفت تو یهو همه ی چراغا روشن شدن و اهنگ تولد باز شد همه ی اعضا پریدن بغلس و لارا خیلی خوشحال شد اون اون کلی گفتیم و خندیدیم و از اون روز به بعد ما قدر خواهر کوچولومون رو بیستر دونستیم*
- ۱۲.۰k
- ۲۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط