روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسدی به فقیری داد فقیر

روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسدی به فقیری داد. فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از خانه ان مرد بیرون رفت. فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا وقشنگ در سبد گذاشت و بازگردانید. ثروتمند شگفت زده شد و گفت: چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود، پر از گل زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟! فقیر گفت: هر کس آنچه در دل دارد می بخشد!!
دیدگاه ها (۱)

وقتی منتظر کسی باشی و دیر کندسر قرار شروع می کنی به راه رفتن...

ﻭﺍﺭﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﻡ ﺭﺍﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ .ﻓﺮﺩﯼ...

مشکل لیلی ومجنون تا ابد افشا نشد/هیچ کس مثل حسین ابن علی تنه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط