part 36
part 36
عمو : اصلا به اینکه با کوک ازدواج کنی راضی نیستم
ا.ت : ولی من اینکار رو میکنم
عمو : ساکت شو دستم رو بگیر بریم
ا.ت دست عموش رو گرفت و به سمت کوک و کشیش رفت . کوک چشماش عاشقانه منتظر بود عمو ا.ت را به کوک سپرد و ا.ت و کوک دست های همو گرفتن
کوک : تا ابد کنارت میمونم و در برابر هر چیزی ازت محافظت میکنم
ا.ت : تا ابد کنارت میمونم و عاشقانه دوستت خواهم داشت
کشیش : آیا حاضر هستید با هم ازدواج کنید ؟
کوک : بله (حلقه رو توی انگشت ا.ت انداخت )
کشیش : شما هم حاضرید که با ایشون ازدواج کنید
ا.ت : بله ( و حلقه را داخل انگشت کوک انداخت )
کشیش : میتونید هم رو ببوسید
ا.ت و کوک بوسه عمیقی به لب های هم زدند و همه مهمان ها آنها رو تشویق کردن
عمو : عوضی بسه مگه گشنه ای
نامجون : آقای پارک آروم .
کوک : امشب میخام برای تو مست کنم . من میخام مست بمیرم من الان اردبیلم
ا.ت : هان ؟
کوک : هیچی کصشعر گفتم
ا.ت : امشب میخام مست ترین آدم دنیا بشم
اونها شروع به خوردن میکنند و در خودم زیادهروی میکنند . یک ساعت بعد از.ت با خوشحالی و لبخند مستطیلی به طرف نامجون و ته که روی صندلی نشسته بودن رفت
ا.ت : نامجون ته ی چیز خیلی جالب
ته : هوم
ا.ت : اون مرده رو میبینید اونجا . همون داماد
نامجون : خب
ا.ت : نمیدونی چجوری داره تلاش میکنه مخ منو بزنه
نامجون :(خنده از ته گلو )
ته : تو باز زیاد خوردی . بده من اینو بده من
ا.ت : نه نه به خدا کم خوردم
ته : کصخل عروس توی . معلومه کم خوردی نمیتونی درست وایسی
ا.ت : عه پس بزارم مخم رو بزنه . کوکییییی
ته : وای . وای
نامجون : واقعا وای
جین : سلام پسرا
نامجون : سلام باز چا آتیشی سوزوندی
جین : هیچی
نامجون و ته : هیچی ؟
جین: باشه یکم
نامجون و ته : یکم ؟
جین: باشه زیاد
نامجون و ته : زیاد ؟
جین : اوکی ریدم
نامجون و ته : ریدی ؟
جین : آه باشه ریدم آب هم قطعه
نامجون: چی
جین : یکم تحریک کننده جنسی به کوک و ا.ت دادم
ته : احمق اگر کسه دیگه بخورتش چی ؟
جین : نه مطمئن شدم تا آخر خودشون میخورم
نامجون : حالا چقدر
جین : یکم
ته و نامجون : چقدر
جین : بابا فقط ۸۵ درصد
نامجون و ته : ۸۵ در صد از کجا آوردی
جین : بابا کمه
نامجون : احمق تو ا.ت رو میکشی
جین : فقط یادتون باشه امشب خونه نریم
ته : عموش بفهمه همه پاره ایم احمق
جین : نمیفهمه . امیدوارم
عمو : اصلا به اینکه با کوک ازدواج کنی راضی نیستم
ا.ت : ولی من اینکار رو میکنم
عمو : ساکت شو دستم رو بگیر بریم
ا.ت دست عموش رو گرفت و به سمت کوک و کشیش رفت . کوک چشماش عاشقانه منتظر بود عمو ا.ت را به کوک سپرد و ا.ت و کوک دست های همو گرفتن
کوک : تا ابد کنارت میمونم و در برابر هر چیزی ازت محافظت میکنم
ا.ت : تا ابد کنارت میمونم و عاشقانه دوستت خواهم داشت
کشیش : آیا حاضر هستید با هم ازدواج کنید ؟
کوک : بله (حلقه رو توی انگشت ا.ت انداخت )
کشیش : شما هم حاضرید که با ایشون ازدواج کنید
ا.ت : بله ( و حلقه را داخل انگشت کوک انداخت )
کشیش : میتونید هم رو ببوسید
ا.ت و کوک بوسه عمیقی به لب های هم زدند و همه مهمان ها آنها رو تشویق کردن
عمو : عوضی بسه مگه گشنه ای
نامجون : آقای پارک آروم .
کوک : امشب میخام برای تو مست کنم . من میخام مست بمیرم من الان اردبیلم
ا.ت : هان ؟
کوک : هیچی کصشعر گفتم
ا.ت : امشب میخام مست ترین آدم دنیا بشم
اونها شروع به خوردن میکنند و در خودم زیادهروی میکنند . یک ساعت بعد از.ت با خوشحالی و لبخند مستطیلی به طرف نامجون و ته که روی صندلی نشسته بودن رفت
ا.ت : نامجون ته ی چیز خیلی جالب
ته : هوم
ا.ت : اون مرده رو میبینید اونجا . همون داماد
نامجون : خب
ا.ت : نمیدونی چجوری داره تلاش میکنه مخ منو بزنه
نامجون :(خنده از ته گلو )
ته : تو باز زیاد خوردی . بده من اینو بده من
ا.ت : نه نه به خدا کم خوردم
ته : کصخل عروس توی . معلومه کم خوردی نمیتونی درست وایسی
ا.ت : عه پس بزارم مخم رو بزنه . کوکییییی
ته : وای . وای
نامجون : واقعا وای
جین : سلام پسرا
نامجون : سلام باز چا آتیشی سوزوندی
جین : هیچی
نامجون و ته : هیچی ؟
جین: باشه یکم
نامجون و ته : یکم ؟
جین: باشه زیاد
نامجون و ته : زیاد ؟
جین : اوکی ریدم
نامجون و ته : ریدی ؟
جین : آه باشه ریدم آب هم قطعه
نامجون: چی
جین : یکم تحریک کننده جنسی به کوک و ا.ت دادم
ته : احمق اگر کسه دیگه بخورتش چی ؟
جین : نه مطمئن شدم تا آخر خودشون میخورم
نامجون : حالا چقدر
جین : یکم
ته و نامجون : چقدر
جین : بابا فقط ۸۵ درصد
نامجون و ته : ۸۵ در صد از کجا آوردی
جین : بابا کمه
نامجون : احمق تو ا.ت رو میکشی
جین : فقط یادتون باشه امشب خونه نریم
ته : عموش بفهمه همه پاره ایم احمق
جین : نمیفهمه . امیدوارم
۲.۶k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.