حوا شدم به باغ وجودت؛تو آدمی
حوا شدم به باغ وجودت؛تو آدمی
گر با من از بهشت بیایی چه ماتمی؟
وقتی که سیب عشق به دامان مان فتاد
فرقی نمی کند؛چه بهشت و جهنمی؟
با طعنه گفت آینه روی مرا چو دید
چه چشم های خسته و ابروی درهمی!
پیمود پای من به رهت هرچه کوچه بود
اما هنوز در گذر از اولین خمی
دلگیر نیستم اگر از اشک،خسته ام
چون غنچه ای که تر شده باشد به شبنمی
💜 💜 💜 #D_#F 💜 💜 💜
گر با من از بهشت بیایی چه ماتمی؟
وقتی که سیب عشق به دامان مان فتاد
فرقی نمی کند؛چه بهشت و جهنمی؟
با طعنه گفت آینه روی مرا چو دید
چه چشم های خسته و ابروی درهمی!
پیمود پای من به رهت هرچه کوچه بود
اما هنوز در گذر از اولین خمی
دلگیر نیستم اگر از اشک،خسته ام
چون غنچه ای که تر شده باشد به شبنمی
💜 💜 💜 #D_#F 💜 💜 💜
۳۳۲
۱۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.