رمان سوخته دامانم
نویسنده: مون شاین
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: 449
خلاصه:
سمن چند ساله که با کلی عشق ومحبت دو طرفه با قادر ازدواج کرده ولی خدا صلاح ندونسته تا حالا بچه دار بشه ..همه بهش انگ میچسبونن که نازاست که بچه اش نمیشه ..سمن دلش پر از غصه است ..
مخصوصا طایفه ی شوهرش بهش زخم زبون میزنن وازارش میدن …تا اینکه یه روزبعد از چهارسال وقتی قادر نیست ..مادرشوهرش..سمن رو از خونه وکاشونه اش بیرونش میکنه… اون هم به جرم نداشتن بچه …اون هم به خاطر صلاح ومصلحت خدا …
سمنِ اواره ..سمن ِبیچاره …راهش میوفته به درخونه ی زینال ..پسرعموی سخت گیرش ..مرد سوخته دراتش گذشته …مردی که با صورت نیم سوخته وپوست چروکیده ی دستهاش …غاصبیِ برای زنهای اطرافش …تلخ وسخت ..تند وبی رحم …
دقیقا تو همین روزهاست که قضا وقدر خدا عوض میشه …نطفه ی شکل گرفته در بطن سمن بارور شده و سمن داره مادر میشه …
ولی حالا باید دید ایا مرد بددهن وشکاکی مثل قادر شوهر سمن حاضر به قبول این بچه هست ؟…یا این بچه به جرم نکرده ..به گناه نشده… مهر ه*ر*ز*ه*به پیشونیش میخوره وطرد میشه...
لینک دانلود رمان:
http://mahroman.xyz/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d9%88%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d8%af%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%be%db%8c%d9%88%d8%aa/
🔶نظرات خود را در سایت به اشتراک بگذارید🔶
🔷نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید🔷
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: 449
خلاصه:
سمن چند ساله که با کلی عشق ومحبت دو طرفه با قادر ازدواج کرده ولی خدا صلاح ندونسته تا حالا بچه دار بشه ..همه بهش انگ میچسبونن که نازاست که بچه اش نمیشه ..سمن دلش پر از غصه است ..
مخصوصا طایفه ی شوهرش بهش زخم زبون میزنن وازارش میدن …تا اینکه یه روزبعد از چهارسال وقتی قادر نیست ..مادرشوهرش..سمن رو از خونه وکاشونه اش بیرونش میکنه… اون هم به جرم نداشتن بچه …اون هم به خاطر صلاح ومصلحت خدا …
سمنِ اواره ..سمن ِبیچاره …راهش میوفته به درخونه ی زینال ..پسرعموی سخت گیرش ..مرد سوخته دراتش گذشته …مردی که با صورت نیم سوخته وپوست چروکیده ی دستهاش …غاصبیِ برای زنهای اطرافش …تلخ وسخت ..تند وبی رحم …
دقیقا تو همین روزهاست که قضا وقدر خدا عوض میشه …نطفه ی شکل گرفته در بطن سمن بارور شده و سمن داره مادر میشه …
ولی حالا باید دید ایا مرد بددهن وشکاکی مثل قادر شوهر سمن حاضر به قبول این بچه هست ؟…یا این بچه به جرم نکرده ..به گناه نشده… مهر ه*ر*ز*ه*به پیشونیش میخوره وطرد میشه...
لینک دانلود رمان:
http://mahroman.xyz/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d9%88%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d8%af%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%be%db%8c%d9%88%d8%aa/
🔶نظرات خود را در سایت به اشتراک بگذارید🔶
🔷نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید🔷
۲.۲k
۲۳ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.