غاد السمان

غادة السمان :

منذ الیوم الذی عرفتک فیه
وأنا أضحک وأبکی فی آن
فنصف حبک ضوء والباقی ظلام
صیف و شتاء علی سطح واحد
وربما لذلک ما زلت أحبک..


از روزی که شناختمت
همزمان می‌خندم و می‌گریم
نیمی از عشقت روشنایی و نیم دیگرش تاریکی‌ست
یک بام و دو هواست
شاید برای همین است که همچنان دوستت دارم..
دیدگاه ها (۲)

➰ ‏لا تسألی: تُحبُّنی؟کنت ولا أَزالْ...از من نپرس: دوستَم دا...

غادة السمان :عیناک قدری ..لا احد یهرب من قدره....!چشمانت سرن...

غادة السمان :فی المسافة بین غیابک وحضورک انکسر شیء ما،لن یعو...

#Wallpaper#Back_ground

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط