رفتم بطبیب و گفتم از درد نهان

رفتم بطبیب و گفتم از درد نهان
گفتا که ز غیر دوست بر بند زبان

گفتم که غذا ؟ گفت همین خون جگر
گفتم پرهیز ؟ گفت از هر دو جهان...
#ابوسعید
دیدگاه ها (۱)

دل نبستم به جهانی کههمه وسوسه استاز همه ارث جهان یک تو برایم...

‌همین که بدانی یک نفر به تکرارت دلبستهخودِ معجزه است..!-عاد...

مردنم میگیردپس هر خاطره ای که شود ختم به تومردنم میگیرد پس ه...

دل راچنان به مهر تو بستم!که بعد از این ؛دیگر هوای دلبر دیگر ...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

میدانی درد دارد :))))قفسه ی سینه ام درد دارد دردی مشابه با ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط