دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی است

دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست
گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت،گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم ! کافیست

محمد علی بهمنی
دیدگاه ها (۵)

احتیاجی بـــه در و دشت نداریم‌، اگـررو به هم باز شود پنجره‌ه...

مَشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاریهست،یا شب و روز بجز فکر ت...

بعضی ها عجیب خوبندیادشان که می افتی روحت جانی دوباره میگیرد....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط