یه وقتایی از بس یه چیزی جلو چشمتونه کم کم یادتون میره اص

یه وقتایی از بس یه چیزی جلو چشمتونه ،کم کم یادتون میره اصلا وجود داره.بهش عادت میکنین.
فکر میکنین همیشه اون چیز هست...
ولی وقتی از دستش میدین تازه میفمین چقد دوسش داشتین و بهش نیاز دارین...

این حکایت حال منه!
الان از خانوادم دورم و توی شهر غریب توی خوابگاه تنها توی اتاق هستم.

دلم واسه دیدن خانوادم پر میکشه...
اصلا فکر نمیکردم یه روزی برسه که اینقد مشتاق دیدنشون بشم.

اخه همه بهم میگن تو ادم سرد و بی احساسی هستی.

راستش اومدن یلدا اصن برام مهم نبود چون زیاد به این مراسما اعتقاد ندارم

ولی وقتی شور و شوق دوستامو دیدم و اینکه الان بیشترشون پیش خانوادهاشون هستن یا حداقل پیش دوستی که بهشون خوش میگذره،منم یلدایی شدم
یعنی حال و هوای یلدا بسرم زد
ولی تنهایی نمیشه کاری کرد...

بهرحال...
واسه من که یلدای خوبی نبود
امیدوارم شما پیش عزیزاتون بهتون خوش بگذره
یلدارو بهتون تبریک میگم

توروخدا قدر خانوادتونو بدونین...
دیدگاه ها (۴۲)

خدایااااااا . . .:(

گاهــــــی رفتــــــن به معنیــــــه تنفــــــرنیستــــــ......

نییییییس؟؟؟؟نبوووووووود؟؟؟؟خیلی دختر خوبیم هاااااا برررررررر...

همین الان یهویی:(

حیف شد ، چون واقعاً خیلی برای ویدیوی Calvin Klein زحمت کشیدم...

جیمین جونگکوک True untold :🐰ما اون موقع... که توی ارتش بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط