ببین زمستون از راه رسید
ببین زمستون از راه رسید
و تــــو هنوزم نیستی....
داره به یه سال میرسه
من هنوزم حسرت بوسه و آغوش اخر به دلمه....
نیستی و از دوریت میرم پای نخلت و بوش میکنم و گریه های بی امونم...
ببین نیستی و مصطفی میخواد داماد بشه
ببین نیستی و مامان از کربلا اومده
ببین نیستی و نزدیکه لباس عروس بپوشم
ببین نیستی و محمد طاها هنوزم سراغتو از اتاقت میگیره یه سرک میکشه و میگه آقا کو?
ببین نیستی و مام بزرگ کلی تنها شده
ببین نیستی...
دلم بدجوری دلتنگته آقا بزرگ و بغل کردن قبرتم تسکینم نمیده
و تــــو هنوزم نیستی....
داره به یه سال میرسه
من هنوزم حسرت بوسه و آغوش اخر به دلمه....
نیستی و از دوریت میرم پای نخلت و بوش میکنم و گریه های بی امونم...
ببین نیستی و مصطفی میخواد داماد بشه
ببین نیستی و مامان از کربلا اومده
ببین نیستی و نزدیکه لباس عروس بپوشم
ببین نیستی و محمد طاها هنوزم سراغتو از اتاقت میگیره یه سرک میکشه و میگه آقا کو?
ببین نیستی و مام بزرگ کلی تنها شده
ببین نیستی...
دلم بدجوری دلتنگته آقا بزرگ و بغل کردن قبرتم تسکینم نمیده
- ۲.۳k
- ۰۲ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط