امروز خدمت یک زن و شوهر سالمندی بودیم کمی مواد غذایی براش
امروز خدمت یک زن و شوهر سالمندی بودیم کمی مواد غذایی براشون بردیم حال و روز خوبی نداشتن پیرمرد دست فروشه و مدتی بیمار،، موقعه ای که داشتم بیرون می آمدم گفتم حاجی دیگه چیزی لازم نداریم؟ ، با یک صدای خسته و آهسته ی گفت فقط یک زیارت و یک مرگ از
خدا میخوایم!
توی عمرشون زیارتی نرفتن نه مشهد و نه کربلا و تنها آرزوشون قبل از مرگ یک بار دیدن ضریح امام رضا علیه السلامه
کاش می شد این پدر و مادر پیر را به آرزوشون رسوند
خدا میخوایم!
توی عمرشون زیارتی نرفتن نه مشهد و نه کربلا و تنها آرزوشون قبل از مرگ یک بار دیدن ضریح امام رضا علیه السلامه
کاش می شد این پدر و مادر پیر را به آرزوشون رسوند
- ۱.۲k
- ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط