وقتی میخواستند به جبهه اعزام شوند مادرشان اعتراض کردند ک
وقتی میخواستند به جبهه اعزام شوند مادرشان اعتراض کردند که:
«شما زن و بچه داری...»
شهید عسکری میگوید:
«قضیه مثل آن کسی است که دید کسی گریه میکند. علت را پرسید. گفت گرسنهام، نان میخواهم. آن شخص در جواب گفت نان که نمیدهم، ولی هر چه بخواهی با تو گریه میکنم».
بعد فرمودند:
«حالا ما هم مثل آن شخص، حاضریم همیشه برای امام حسین(ع) گریه کنیم، ولی یاریاش نکنیم...»
گفتم:
«شما زن و بچه دارید. بگذارید برادر به جای شما بروند».
گفتند: «مگر به جای آدم زنده کسی میتواند نماز بخواند؟! هر کسی خودش مسئولیت دارد.»
شهید عسکری
مدافعان حرم
«شما زن و بچه داری...»
شهید عسکری میگوید:
«قضیه مثل آن کسی است که دید کسی گریه میکند. علت را پرسید. گفت گرسنهام، نان میخواهم. آن شخص در جواب گفت نان که نمیدهم، ولی هر چه بخواهی با تو گریه میکنم».
بعد فرمودند:
«حالا ما هم مثل آن شخص، حاضریم همیشه برای امام حسین(ع) گریه کنیم، ولی یاریاش نکنیم...»
گفتم:
«شما زن و بچه دارید. بگذارید برادر به جای شما بروند».
گفتند: «مگر به جای آدم زنده کسی میتواند نماز بخواند؟! هر کسی خودش مسئولیت دارد.»
شهید عسکری
مدافعان حرم
- ۳۵۱
- ۲۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط