بگذار سر به سینه ی من در سکوت دوست

بگذار سر بــه سینه ی من در سکوت ، دوست
گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست

بگذار دست های تـــو با گیسوان من
سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست

دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست!

آزار می رسانــم اگـــر خشمگیــن نشو
از دوستان هرآنچه به هم می رسد ، نکوست

من را مجال دلخوشی بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست

آغــوش وا کن ابر! مرا در بغـل بگیــر!
بارانی ام شبیه بهاری که پیش روست
دیدگاه ها (۱)

تکـه یخی که عـاشـق ابــر ِ عـذاب می شود سر قـرار عـاشـقی همی...

گیسوانت زیر باران، عطــر گندم‌زار… فکــرش را بکن!با تو آدم م...

ای کافه دار جمع کن صندلی های دو نفره ات را…دنیا دنیای تنهایس...

بعضی وقت هاچنان کیشت می کنندکه سال های سال مات می مانی•

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط