گوناگون faridee

دیدگاه ها (۱)

در مجلسى از ژولیده نیشابوری پرسیدند، میتوانی فی البداهه شعری...

خدایا...‌ تقدیر دوستانم را زیبا بنویس به امید لبخند روی «لب»...

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

اخرش گفت نرو بیرون سرده😂@majidsalehzadeh0598 #کلیپ #کلیپ_ویس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط