من نمیدونم از چی حرف بزنمنمیدونم حالم چطورهبعضی وقتا نم

من نمیدونم از چی حرف بزنم.نمیدونم حالم چطوره.بعضی وقتا نمیدونم چرا غیبم میزنه.بعد چند روز که برگشتم و یکی ازم پرسید کجایی چرا نیستی نمیدونستم چی بگم.چون من بی دلیل رفتم و چند روزی نبودم.انگار چند روز وجود نداشتم.نمیدونم کجا بودم و نمیدونم چرا دارم این حرفا رو میزنم حتی احساس میکنم دارم حرفا رو اشتباه میزنم.نمیدونم باید با کی حرف بزنم باید چی بگم.باید حرفای کیو باور کنم و برای کی حرف بزنم.اصلا حالا که میبینم پر از حرفم اما نمیدونم چجوری باید به زبون بیارمشون.من دارم تو خودم خفه میشم.تو ندونسته هام.
دیدگاه ها (۷)

‏خدا با آفرینش انسان شرمنده‌ی تمام موجودات زنده و مرده جهان ...

‏شعاع دایره دوستای صمیمیم رو به نیم‌ میلیمتر رسوندم

واسه چی فکر میکنید همه رفیقتونن؟

+اگه مادرم بمیره،هیچ احساس خاصی بهم دست نمی‌ده.خب،این از من ...

در کنارت بودن باعث ذوقم میشه ...دیشب که دیدمت حقیقتا از ذوق ...

Part:150الکس : خب منو مامانم دعوامون شد حالش بد شد بردمش بیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط