تک پارتی تهیونگ 🌙🖇
تک پارتی تهیونگ 🌙🖇
ویو ا.ت:
صبح با الار گوشیم بیدار شدم و رفتم دستشویی (انتظار نداشته باش..)
صبحونه خوردم و رفتم سر کارم رییسم کیم تهیونگ چند وقت ک رفته سفر کاری و من باید جاش باشم وارد شرکت شدم الان تقریبا 4 هفته هس ک نیومده و داخل اتاق رفتم ک دیدم تهیونگ برگشته علامت ا.ت ~علامت تهیونگ&
~سلام رییس کی برگشتین
&سلام امروز صبح
~اها اگ دیگ کاری ندارین من برگردم سر کارم
&یه لحظه وایسا امروز ساعت 6 بیا به این ادرس یه مهمونیه ک دوستم دعوتم کرده
~ام باشه میام خدافز
&خدافز
ویو ا.ت به خونه:
کارامو هم کردم و رفتم به مهمونی دم در تهیونگ رو دیدم و رفتیم داخل
اول نوشیدنی خوردیم و دوستاشو بهم معرفی کرد 4 ساعت گذشت ک تهیونگ جلوم زانو زد و گفت با من ازدواج میکنی منم اولش شک شدم ولی بعدش گفتم بله انگشترو تو دستم کرد و رو لب. ام بوسه زد و ایننک خلاصه زندگی خوب و خوشی رو باهم شروع کردن فلش بک به ۳ اینده
اونا صاحب یه بچه به اسم کاترینا دارن
خیلی چرت بود
ویو ا.ت:
صبح با الار گوشیم بیدار شدم و رفتم دستشویی (انتظار نداشته باش..)
صبحونه خوردم و رفتم سر کارم رییسم کیم تهیونگ چند وقت ک رفته سفر کاری و من باید جاش باشم وارد شرکت شدم الان تقریبا 4 هفته هس ک نیومده و داخل اتاق رفتم ک دیدم تهیونگ برگشته علامت ا.ت ~علامت تهیونگ&
~سلام رییس کی برگشتین
&سلام امروز صبح
~اها اگ دیگ کاری ندارین من برگردم سر کارم
&یه لحظه وایسا امروز ساعت 6 بیا به این ادرس یه مهمونیه ک دوستم دعوتم کرده
~ام باشه میام خدافز
&خدافز
ویو ا.ت به خونه:
کارامو هم کردم و رفتم به مهمونی دم در تهیونگ رو دیدم و رفتیم داخل
اول نوشیدنی خوردیم و دوستاشو بهم معرفی کرد 4 ساعت گذشت ک تهیونگ جلوم زانو زد و گفت با من ازدواج میکنی منم اولش شک شدم ولی بعدش گفتم بله انگشترو تو دستم کرد و رو لب. ام بوسه زد و ایننک خلاصه زندگی خوب و خوشی رو باهم شروع کردن فلش بک به ۳ اینده
اونا صاحب یه بچه به اسم کاترینا دارن
خیلی چرت بود
۵.۲k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.