حاجی یکیو تو خانواده داریم هر وقت با هر کودوم ع دوس پسراش
حاجی یکیو تو خانواده داریم هر وقت با هر کودوم ع دوس پسراش کات میکرد ی هفته بعدش میرفت با یکی دیگه بعد خوب طرف رفیقم بود و هس زیاد اختلاف سنی نداریم ی بار یکی رل زد دیقا رل سومش بودخیلی با طرف خوب بود خیلی همو دوس داشتن س چار ماه باهم بودن ولی بعدش یکم باهم ناسازگار شدن
( قضیه این بود همین رفیقم با دوست دوس پسرش قبل از خودش رل زده بود ولی از عمد نبود این رفیق احمق من :) همین رل شو که خیلی دوس داشت ینی رل سومش و توی مدرسه دیده بود بعد نشون رفیقش داده بود ولی رفیقش اونی که رفیقم منظورش بود و ندید یکی دیگه رو دید بعد رفیقم خودش خجالت می کشید بره بهش اعتراف کنه براش ی نامه نوشت بعد داد به دوستش گفت تو برو اینو بهش بده این رفیقش هم رفته بود نامه رو به یکی دیگه اشتباهی داده بود خلاصه بعد س هفته پسره که میشه دوست دوس پسر رفیقم که الان اکسشه :) میگه بیا باهم قرار بذاریم رفیقمم که واقعا عاشق پسره بوده قبول کرده رفتن سرقرار دیده این اون پسره نیست اول فکر کرده داره باهاش شوخی میکنه ولی دیده نه )
عشق رفیقمم ک بعد چند ماه اینو فهمیده ناراحت میشه خوب حق داره هرکس دیگه ای هم باشه بدش میاد میاد ب رفیقم میگه
چرا بهم نگفتی یعنی اینقدر لاشی ای که اومدی با کسی که برام مثله داداشمه رل زدی بعد اومدی با من رل زدی
واقعا انتظار نداشتم اینجور آدمی باشی الان کاری کردی که هم از تو بدم بیاد هم از رفیق بچه گیام
رفیقمم میاد براش قضیه رو میگه میگه من اون نامه رو برای تو نوشتم دوستم اشتباهی به اون داده من حتی اسمتم نمی دونستم بعد چند هفته که اومده سرقرار فهمیدم نخواستم ناراحت شه بهش چیزی نگفتم گفتم بذار خودش بگه بیا کات تا من واقعا اونو دوستش نداشتم توی اون مدت هم فکر میکردم تویی که اونجور باهاش حرف میزدم وگرنه اگه می دونستم همون روز اول بهش می گفتم
ولی پیره باور نکرد و بلاکش کرد
شاید باورتون نشه ها ول اون رفیقم که همش الکی الکی رل میزد دیگه خودش نیست بلکه
واقعا پشیمونه و خیلی تغییر کرده
خواستم بگم حتی بدترین آدم ها هم تغییر می کنن ، پشیمون میشن
حتی سنگ دل ترینا هم افسرده میشن
《 عشق میتونه همه چیز رو عوض کنه 》
:)
( قضیه این بود همین رفیقم با دوست دوس پسرش قبل از خودش رل زده بود ولی از عمد نبود این رفیق احمق من :) همین رل شو که خیلی دوس داشت ینی رل سومش و توی مدرسه دیده بود بعد نشون رفیقش داده بود ولی رفیقش اونی که رفیقم منظورش بود و ندید یکی دیگه رو دید بعد رفیقم خودش خجالت می کشید بره بهش اعتراف کنه براش ی نامه نوشت بعد داد به دوستش گفت تو برو اینو بهش بده این رفیقش هم رفته بود نامه رو به یکی دیگه اشتباهی داده بود خلاصه بعد س هفته پسره که میشه دوست دوس پسر رفیقم که الان اکسشه :) میگه بیا باهم قرار بذاریم رفیقمم که واقعا عاشق پسره بوده قبول کرده رفتن سرقرار دیده این اون پسره نیست اول فکر کرده داره باهاش شوخی میکنه ولی دیده نه )
عشق رفیقمم ک بعد چند ماه اینو فهمیده ناراحت میشه خوب حق داره هرکس دیگه ای هم باشه بدش میاد میاد ب رفیقم میگه
چرا بهم نگفتی یعنی اینقدر لاشی ای که اومدی با کسی که برام مثله داداشمه رل زدی بعد اومدی با من رل زدی
واقعا انتظار نداشتم اینجور آدمی باشی الان کاری کردی که هم از تو بدم بیاد هم از رفیق بچه گیام
رفیقمم میاد براش قضیه رو میگه میگه من اون نامه رو برای تو نوشتم دوستم اشتباهی به اون داده من حتی اسمتم نمی دونستم بعد چند هفته که اومده سرقرار فهمیدم نخواستم ناراحت شه بهش چیزی نگفتم گفتم بذار خودش بگه بیا کات تا من واقعا اونو دوستش نداشتم توی اون مدت هم فکر میکردم تویی که اونجور باهاش حرف میزدم وگرنه اگه می دونستم همون روز اول بهش می گفتم
ولی پیره باور نکرد و بلاکش کرد
شاید باورتون نشه ها ول اون رفیقم که همش الکی الکی رل میزد دیگه خودش نیست بلکه
واقعا پشیمونه و خیلی تغییر کرده
خواستم بگم حتی بدترین آدم ها هم تغییر می کنن ، پشیمون میشن
حتی سنگ دل ترینا هم افسرده میشن
《 عشق میتونه همه چیز رو عوض کنه 》
:)
۱۱.۳k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.