خطبه امام سجاد در مجلس ابن زیاد ملعون
______________________خطبه امام سجاد در مجلس ابن زیاد ملعون
امام زينالعابدين (ع) پس از ورود به كوفه پس از حمدوثناي الهي و درود بر رسول خدا (ص) خطاب به مردم كوفه فرمودند: اي مردم! هر كس مرا ميشناسد، ميداند كه من كيستم و آن كه مرا نميشناسد بداند كه من علي فرزند حسين هستم كه او را در كنار فرات با كامي خشكيده و عطشناك بدون هيچ گناهي از دم شمشير گذراندند، من فرزند آن كس هستم كه پرده حريم حرمت او را دريدند و اموال او را به غارت بردند و افراد خانواده او را به زنجير اسارت كشيدند. من فرزند آن كسي هستم كه او را به زاري كشتند و همين افتخار ما را بس است.
اي مردم! شما را به خدا سوگند آيا به خاطر داريد كه به پدرم نامهها نوشتيد و او را دعوت كرديد ولي با او نيرنگ باختيد؟ بخاطر داريد كه با او پيمان وفاداري بستيد و با او و نماينده او بيعت كرديد ولي به هنگام حادثه او را تنها گذاشتيد؟ و به اين هم بسنده نكرديد و با او به پيكار برخاستيد؟
به من بگوييد كه با كدام چشم ميخواهيد به روي رسول خدا (ص) بنگريد هنگامي كه به شما بگويد عترت مرا كشتيد. حريم حرمت مرا شكستيد، پس شما ديگر از امت من به حساب نميآييد. رحمت خدا بر آن كس باد كه پند مرا بپذيريد و سفارش مرا در رابطه با خدا، رسول خدا (ص) و دودمان او به خاطر بسپاريد، چرا كه من به نيكي از رسول خدا (ص) پيروي ميكنم و رفتار او را در پيش ميگيرم.
مردم يكصدا بانگ برداشتند كه اي پسر پيامبر خدا! ما فرمانبردار توئيم و پيمان تو را محترم و دلهاي خود را به جانب تو معطوف ميداريم! و هواي تو را در سر ميپروريم! رحمت خدا بر تو باد! تو فرمان بده تا با هر آنكه با تو درآميزد بستيزيم! و با هر كس كه تسليم فرامين تو باشد، از در آشتي درآييم! و يزيد را از اريكه قدرت به زير كشيم و او را اسير كنيم! و از كساني كه بر شما خاندان ستم روا داشتند، بيزاري جسته و انتقام خون پاكان شما را از آنان بگيريم!
امام سجاد فرمود: هيهات! اي بي وفايان نيرنگ باز، در ميان شما و خواستههاي شما پردهاي كشيده شده است آيا برآنيد كه با من نيز به همانگونه كه با پدران من رفتار كرديد، عمل كنيد؟! مطمئن باشيد كه به ياوههاي شما ترتيب اثر نميدهم و هرگز چنين نخواهد شد كه شما مرا به راهي كه ميخواهيد سوق دهيد.
پس امام خطبه خود را با اين ابيات پايان داد.
لاغرو ان قتل الحسن و شيخه
قد كان خيراً من حسين و اكرما
فلا تفرحوا يا اهل كوفه بالذي
اصيب حسين كان ذلك اعظما
قتيل بسط النهر نفسي فداءه
جزاء الذي ارداه نار جهنما
شگفتآور نيست اگر حسين كشته شد و پدر بزرگوارش علي كه به از حسين بود، او نيز كشته شد، اي اهل كوفه! شادمان نباشيد به اين مصيبت كه بر حسين وارد شد كه اين مصيبتي است بزرگ، جانم فداي آنكه در كنار نهر فرات شهيد شد. كيفر آن كس كه او را كشت آتش جهنم است.
امام زينالعابدين (ع) پس از ورود به كوفه پس از حمدوثناي الهي و درود بر رسول خدا (ص) خطاب به مردم كوفه فرمودند: اي مردم! هر كس مرا ميشناسد، ميداند كه من كيستم و آن كه مرا نميشناسد بداند كه من علي فرزند حسين هستم كه او را در كنار فرات با كامي خشكيده و عطشناك بدون هيچ گناهي از دم شمشير گذراندند، من فرزند آن كس هستم كه پرده حريم حرمت او را دريدند و اموال او را به غارت بردند و افراد خانواده او را به زنجير اسارت كشيدند. من فرزند آن كسي هستم كه او را به زاري كشتند و همين افتخار ما را بس است.
اي مردم! شما را به خدا سوگند آيا به خاطر داريد كه به پدرم نامهها نوشتيد و او را دعوت كرديد ولي با او نيرنگ باختيد؟ بخاطر داريد كه با او پيمان وفاداري بستيد و با او و نماينده او بيعت كرديد ولي به هنگام حادثه او را تنها گذاشتيد؟ و به اين هم بسنده نكرديد و با او به پيكار برخاستيد؟
به من بگوييد كه با كدام چشم ميخواهيد به روي رسول خدا (ص) بنگريد هنگامي كه به شما بگويد عترت مرا كشتيد. حريم حرمت مرا شكستيد، پس شما ديگر از امت من به حساب نميآييد. رحمت خدا بر آن كس باد كه پند مرا بپذيريد و سفارش مرا در رابطه با خدا، رسول خدا (ص) و دودمان او به خاطر بسپاريد، چرا كه من به نيكي از رسول خدا (ص) پيروي ميكنم و رفتار او را در پيش ميگيرم.
مردم يكصدا بانگ برداشتند كه اي پسر پيامبر خدا! ما فرمانبردار توئيم و پيمان تو را محترم و دلهاي خود را به جانب تو معطوف ميداريم! و هواي تو را در سر ميپروريم! رحمت خدا بر تو باد! تو فرمان بده تا با هر آنكه با تو درآميزد بستيزيم! و با هر كس كه تسليم فرامين تو باشد، از در آشتي درآييم! و يزيد را از اريكه قدرت به زير كشيم و او را اسير كنيم! و از كساني كه بر شما خاندان ستم روا داشتند، بيزاري جسته و انتقام خون پاكان شما را از آنان بگيريم!
امام سجاد فرمود: هيهات! اي بي وفايان نيرنگ باز، در ميان شما و خواستههاي شما پردهاي كشيده شده است آيا برآنيد كه با من نيز به همانگونه كه با پدران من رفتار كرديد، عمل كنيد؟! مطمئن باشيد كه به ياوههاي شما ترتيب اثر نميدهم و هرگز چنين نخواهد شد كه شما مرا به راهي كه ميخواهيد سوق دهيد.
پس امام خطبه خود را با اين ابيات پايان داد.
لاغرو ان قتل الحسن و شيخه
قد كان خيراً من حسين و اكرما
فلا تفرحوا يا اهل كوفه بالذي
اصيب حسين كان ذلك اعظما
قتيل بسط النهر نفسي فداءه
جزاء الذي ارداه نار جهنما
شگفتآور نيست اگر حسين كشته شد و پدر بزرگوارش علي كه به از حسين بود، او نيز كشته شد، اي اهل كوفه! شادمان نباشيد به اين مصيبت كه بر حسين وارد شد كه اين مصيبتي است بزرگ، جانم فداي آنكه در كنار نهر فرات شهيد شد. كيفر آن كس كه او را كشت آتش جهنم است.
۴۳۰
۲۰ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.