دکتر یا خواننده؟
دکتر یا خواننده؟
p3
ات: یااا خدا این دکتره مثلا داش حدقل یکم زشت میبودی مگه نه لینا جذابه نه؟
لینا:.....(سکوت)
ات: هوی لینا(یکی زد پس کله لینا) هوییی
لینا: خدایا چی افریدی(محو کوک شد😂)
دکتر کوک: خب خانوم ات مشکلتون چیه
لینا: تپش قلب، ضربان بیش از حد، عشق
دکتر کوک:ببخشید مشکل قبلی دارن؟
لینا: نه من محو چشمانت شده ام
ات: ببخشید دکتر این هنوز به حال هوای ژاپن عادت نکرده این یکمم قاطی داره اره ولش کنید خب بیمار من هستم دکتر از دیشب که اومدم خونه دل درد شدید و سرگیجه داشتم
دکتر کوک: خب چیز مسمومی یا چیزی که تاریخش گذشته باشه نخوردید؟
ات: خب مسمومی که نه اما تاریخ نمیدونم دیروز صبح رفتم کافه تا عصر...(یهو تهیونگ اومد)
تهیونگ: عه خانوم ات شما هم اینجایید؟
ات: عه اقای کیم
کوک: عه تهیونگ تو چت شده نکنه تو هم با ایشون بودی تو هم مشکل سرگیجه و دلدرد داری؟
تهیونگ: اره
کوک: پس احتمال داره تاریخ اون قهوه یا چیزی که در کافه خوردید گذشته باشه من به شما دارو میدم تا فردا خوب میشید
ات و تهیونگ: ممنون
ویو کوک: وقتی ات گفت ممنون یهو قلبم به تپش افتاد
p3
ات: یااا خدا این دکتره مثلا داش حدقل یکم زشت میبودی مگه نه لینا جذابه نه؟
لینا:.....(سکوت)
ات: هوی لینا(یکی زد پس کله لینا) هوییی
لینا: خدایا چی افریدی(محو کوک شد😂)
دکتر کوک: خب خانوم ات مشکلتون چیه
لینا: تپش قلب، ضربان بیش از حد، عشق
دکتر کوک:ببخشید مشکل قبلی دارن؟
لینا: نه من محو چشمانت شده ام
ات: ببخشید دکتر این هنوز به حال هوای ژاپن عادت نکرده این یکمم قاطی داره اره ولش کنید خب بیمار من هستم دکتر از دیشب که اومدم خونه دل درد شدید و سرگیجه داشتم
دکتر کوک: خب چیز مسمومی یا چیزی که تاریخش گذشته باشه نخوردید؟
ات: خب مسمومی که نه اما تاریخ نمیدونم دیروز صبح رفتم کافه تا عصر...(یهو تهیونگ اومد)
تهیونگ: عه خانوم ات شما هم اینجایید؟
ات: عه اقای کیم
کوک: عه تهیونگ تو چت شده نکنه تو هم با ایشون بودی تو هم مشکل سرگیجه و دلدرد داری؟
تهیونگ: اره
کوک: پس احتمال داره تاریخ اون قهوه یا چیزی که در کافه خوردید گذشته باشه من به شما دارو میدم تا فردا خوب میشید
ات و تهیونگ: ممنون
ویو کوک: وقتی ات گفت ممنون یهو قلبم به تپش افتاد
۶.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.