مادر خطاب به کودک خردسالش

-مادر خطاب به کودک خردسالش:
هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی بر میداشتی در تمام مدت خدا داشت تو رو نگاه میکرد؟
-کودک: آره مامان جونم!
-مادر: و فکر میکنی به تو چی میگفت؟
-کودک: میگفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس میتونی دو تا برداری!

✅خداوند امید شجاعان است، نه بهانه ترسوها

"نورمن وینست پیل"
دیدگاه ها (۴)

اینایی که وقتی حالت خوب نیست یواشکی میان باهات چند جمله حرف ...

‌ زندگی زیباست …دلخوریهایش زودگذر …شادیهایش هم می گذرد !آنچه...

اولین کسی باش که می خنددوقتی دلیلی برای خندیدن نمی بینی.همان...

رنج نباید تو را غمگین کند,این همان جایی ست که اغلب مردم اشتب...

تکپارتی کوکاخرین ستاره🌠💔زمستون بود هوا سرد بود و فقط صدای با...

P1🍯//𝒜 𝓂ℴ𝓃𝓉ℎ 𝒶ℊℴ&بابایی -جون دلم &کی میزارن مامانو ببینیم؟-د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط