باز باران با ترانه

باز باران با ترانه
با گوهر های فراوان
میخورد بر بام خانه
یادم آرد روز باران
گردش یک روز شیرین
خوب و دیرین
توی جنگل های گیلان
کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک
با دو پای کودکانه
می‌دویدم همچو آهو
می‌پریدم از سر جو
دور میگشتم ز خانه
می‌شنیدم از پرنده
داستان های نهانی
تا همین جا بلدم(خو الان هدفت از این پست چی بود نره الاغ؟!)
دیدگاه ها (۵)

می حال خب نیه

یامته کوداسای

انار صد دانه یاقوت دسته به دستهبا نظم و ترتیب یک جا نشسته

دیگه ناموسی دارم بهتون حسودی میکنم تو آرت

#عاشقانه_های_من#موزیک #ترانه #آهنگ#ویدیو_موزیک #موزیک_ویدیو#...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط