قرار
ای که در خلق سزاوار مجیزم کردی
خوار کن در دل خود هرچه عزیزم کردی
با غم دیدن این قدر پلیدی چه کنم؟
رحمتی کن خود اگر اهل تمیزم کردی
خود نجاتم بده از دست زلیخای هوس
ای که از چاه رهاندی و عزیزم کردی
«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»
ساکن این گسل زلزله خیزم کردی
#حق_گرفتن_به_گران_سختی_حق_دادن_نیست
عدل گستر کن اگر ظلم ستیزم کردی
ظاهر آراسته ای، شهرهی شهری بودم
خلق پیراسته و خلق گریزم کرد
#کتاب
#شعر
#قرار
#سعید_پورطهماسبی
خوار کن در دل خود هرچه عزیزم کردی
با غم دیدن این قدر پلیدی چه کنم؟
رحمتی کن خود اگر اهل تمیزم کردی
خود نجاتم بده از دست زلیخای هوس
ای که از چاه رهاندی و عزیزم کردی
«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»
ساکن این گسل زلزله خیزم کردی
#حق_گرفتن_به_گران_سختی_حق_دادن_نیست
عدل گستر کن اگر ظلم ستیزم کردی
ظاهر آراسته ای، شهرهی شهری بودم
خلق پیراسته و خلق گریزم کرد
#کتاب
#شعر
#قرار
#سعید_پورطهماسبی
۲.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.