رمان شازده کوچولو

رمان شازده کوچولو

پارت ۸۱

دیانا: اوهوم

ارسلان: اسمش چیه

دیانا: نمیتونم بگم ای دیانا ای کاش نمیگفتی الان مره اسم کتابو سرچ میزنه میره میفهمه چی تو کتابه

ارسلان: اسمشو بگو

دیانا: نمیشه میشه رفتیم بیرون بریم به آدرسش بخرم

ارسلان:یه فکری از سرم گذشت شیطون کوچولو کتاب چیه که اسمشو نمیگی

دیانا: ای وای به فنا رفتم

ارسلان: ای ای ای خانم کوچولو چی میخوای یاد بگیری

دیانا: لبمو گاز گرفتم و با زاری نگاهش کردم

ارسلان: زدم زیر خنده که از خجالت زیر پتو قایم شد آروم پتو و ار روش کشیدم

دیانا: میخری
دیدگاه ها (۱)

رمان شازده کوچولو پارت ۸۲ارسلان: شما خون بخواه فقط میخوای چی...

مان شازده کوچولو پارت ۸۳دیانا: چیه تو بگی من نگم ارسلان: اخم...

رمان شازده کوچولو پارت ۸۰دیانا: هوف خسته شدم پس کی تموم میشد...

رمان شازده کوچولو پارت۷۹ ارسلان: دختر خوشگلم زبون باز کرده...

رمان بغلی من پارت۱۳۱و۱۳۲و۱۳۳و۱۳۴دیانا: تا نیم ساعت داشتیم با...

رمان بغلی من پارت۱۳۶و۱۳۷و۱۳۸و۱۳۹دیانا: ارسلان اون بچه فقط پن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط