کپیممنوعبلاک

کپی=ممنوع+بلاک

❤طنز اکسویی❤

چانیول:
مریض بودم سوهو داشت داروهامو میداد که بک اومد گفت :















منم از اینا میخوام

سوهو گفت : قربون اون شکل ماهت برم اینا پی پیه فقط چان باید بخوره
#exo_funny
چانیول:
اون اوایل بکهیون ، حتی اگه میرفتم دستشویی و یکم طولش میدادم قاطی میکرد و میگفت:








تو عــنتو بیشتر از من دوس داری… بای
#exo_funny
سهون:
کریس میگه:خجالت بکش

ناپلئون سن تو بود شاگرد اول کلاس بود.

بعد من گفتم:

کریس ناپلئون به سن شما بود امپراطور بود.


هیچی دیگه

الان تو آشغالی سر کوچه خوابگاه خوابیدم

دعا کنین فن ها نیان لی سومانم بیاد نجاتم بده
#exo_funny
سهون:
یه شب کریس گف من میرم دست شویی میام مودم رو جمع میکنم هرچیم سوهو و لی سومان بگن دیگه بهت نمیدمش







الان 4روزه میگه حداقل درو باز کن هوا عوض شه
به نظرتون باز کنم؟
#exo_funny

بکهیون:
سر میز ﻧﺸﺴتم ﺩﺍشتم ﺷﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭدم ،چانیول ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺴﻪ ﺑﺪﺑﺨﺖ









ﺗﺮﮐﯿﺪﯼ ! ﺍﺯ ﻫﯿﮑﻞ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﯽ !
کریس ﻣﯿﮕﻪ : ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺯﺑﻮﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﻭ ﺑﺰﺍﺭ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﭽﺮﻩ ، ﭼﯿﮑﺎﺭﺵ ﺩﺍﺭﯼ ؟


ﺁخه ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ، ﻣﻦ ﻧﺨﻮﺍﻡ ﺷﻤﺎ ﺍﺯﻡ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﯽ کیو ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺒﯿﻨﻢ
#exo_funny
چانی:
من حالم بده

خیلی بد






همین الان دیدم بکی استاتوس گذاشته:
اگه دوسم نداشته باشی
جوجو میشم میرم تو باغچه اینقد جیک جیک میکنمتا پیشی منو بخوره

افق قدیمی شده من میرم هسته زمین کسی میاد
#exo_funny
چانی:
ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﭘَﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﻡ؛
ﺁﺏ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﻧﺒﻮﺩ ﺭﻓﺘﻢ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ



کریس : ﭘﺎﺭﭺ ﺁﺏ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﺭ
سوهو : ﺳُﺲ ﺳﺎﻻﺩ ﻫﻢ ﺑﯿﺎﺭ
شیومین : ﺑﺒﯿﻦ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ کیمچی ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ
بکی : ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﻡ آبجو ﺑﯿﺎﺭﯼ
سهون : ﺑﺮﺍﻡ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﯿﺎﺭ

خفه شدن من به کنار

ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺷﺎﻡ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﻲخوردیم
#exo_funny
کای:
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ دی او ﮐﺠﺎﺱ ﺑﻬﺶ
ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ : ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻭﺍﺳﻪ کریس فرستادم





ﺑﺎﺑا کریسم جواب داد : سر قبرته کره بز
ﺧﺎﮎ ﺗﻮﺳﺮﺕ، نره خر ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟
#exo_funny

ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﮐﺎﻣﻼً ﺟﺪﯼ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ عضو اکسو تو ونشون :




لوهان : منیجرمون ﻗﺒﻼً ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮﻣﻮﺭ
ﺩﺍﺷﺘﻪ !

بکی : ﺗﻮﻣﻮﺭ ﻣﻐﺰﯼ ؟ !

لوهان: ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ، ﺍﻭﻧﺸﻮ ﻧﮕﻔﺖ !
#exo_funny

چانبک از زندگی خسته شدند و تصمیم گرفتند با هم خودکشی کنند.



با هم با بالای برج بلندی رفتند و چان گفت تا ۳ میشماریم و با هم میپریم. تا ۳ شمردند و بک پرید ولی چان نپرید. چان با لبخند سقوط بک را نگاه میکرد که ناگهان چتر نجات بک باز شد و در حالی که با آرامش در حال فرود بود میگفت :


بیشرف دروغگو مگر پات به خونه نرسه میدونم چیکارت کنم.
اینو گفتم بگم این تاپا هر چی مارمولک باشن به پای باتما نمیرسن!!!
#exo
دیدگاه ها (۱۲)

#sehun

مجری:دوست دارید وقتی ازدواج کردید چندتا بچه داشته باشید؟ دخت...

❤چالش❤name:Shadis: sing for you =Exoh: history =Exoa: all of...

#sehun#exo_sehun

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط