برایت شعر می گویم ، در این پاییز تنهایی
برایت شعر می گویم ، در این #پاییز تنهایی
زمستان گفته می آیم ، بگو آیا تو می آیی؟
نوشتم حرفهایم را میان دفتر قَلبم
نمی خواهم کُنم اِفشا ، من این پیغام رسوایی
خدایا یوسف عُمرم به قعر چاه اُفتاده
عزیزی را نمی جوید در این ژرفای تنهایی .. !
نمی دانی که من هرشب به یادت اَشک می ریزم
منم ، غمگین و بی طاقت غَم عشق تو ، دریایی
نمی داند کَسی اما ، تو را من دوست می دارم
منو یک کوچه ی غمگین ، توو یک شهر زیبایی
#پاییز
#چالش
زمستان گفته می آیم ، بگو آیا تو می آیی؟
نوشتم حرفهایم را میان دفتر قَلبم
نمی خواهم کُنم اِفشا ، من این پیغام رسوایی
خدایا یوسف عُمرم به قعر چاه اُفتاده
عزیزی را نمی جوید در این ژرفای تنهایی .. !
نمی دانی که من هرشب به یادت اَشک می ریزم
منم ، غمگین و بی طاقت غَم عشق تو ، دریایی
نمی داند کَسی اما ، تو را من دوست می دارم
منو یک کوچه ی غمگین ، توو یک شهر زیبایی
#پاییز
#چالش
۲.۰k
۰۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.