هبوط....در من تو هستی بی انکه بتوانم بیرونت کنم
هبوط....در من تو هستی بی انکه بتوانم بیرونت کنم
کلمات
کلمات ناچیز و حقیر که نمیتوانند عجزم را برای انکارت به تصویر بکشند
و کسی بلند بلند نوشت:
طو, همان شاهزاده کوچک چشم ابی قصه هایی که گل سرخی را تنها گذاشت و همان پسرکی هستی بر پشت موجودی افسانه ای با چشمهای درشت که نمیشود انکار کرد که چیزی در قلبهایشان جا گذاشته شده
کلمات
کلمات ناچیز و حقیر که نمیتوانند عجزم را برای انکارت به تصویر بکشند
و کسی بلند بلند نوشت:
طو, همان شاهزاده کوچک چشم ابی قصه هایی که گل سرخی را تنها گذاشت و همان پسرکی هستی بر پشت موجودی افسانه ای با چشمهای درشت که نمیشود انکار کرد که چیزی در قلبهایشان جا گذاشته شده
۲۶.۶k
۰۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.