دستش رو محم گرفتم

دستش رو محڪم گرفتم
گفتم:بحثو عوض نڪن
این سوختگے دستت چیہ هادے؟😢
خنــدید
سرشو پایین انداخت و گفت:
یہ شب شیطون اومد سراغم
منم اینجورے ازش پذیرایے کردم!


#شهید_هادی_ذوالفقارے🌹
دیدگاه ها (۱)

رفیق راهےو از نیمه راه مےگویے😔 وداع با من بےتکیه گاه مےگویے😰...

نـمــے گنجــدنـفــسدرســیـنه ےمنبــس کـهدلـــتــنـگــم💔 🍃 💜 ...

مجری رادیو صبح ها📻 آنقدر با نشاط مےگوید:"صبح بخیر!🌤 به امروز...

چَشم بـد دور...😒 که هم جانـے 😍 و هم جـانـانـے...❤ ️🍃 #حضرت_آ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط