یکجرعهکتاب

#یک_جرعه_کتاب

عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن، عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است، اما هست، هست، چون نیست.

عشق مگر چیست؟ آنچه که پیداست؟
نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن‌رو هست، که نیست! پیدا نیست و حس می‌شود. می‌شوراند. منقلب میکند. به‌رقص و شلنگ اندازی وا می‌دارد. می‌گریاند. می‌چزاند. می‌کوباند و می‌دواند. دیوانه به صحرا..!

گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو می‌جوشد، بی‌آنکه ردش را بشناسی. بی‌آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی...!

جای خالی سلوچ
#محمود_دولت_آبادی
دیدگاه ها (۱)

یه سری ادما هستن که هر وقت دلتون خواست کنارشون بودین .هر وق...

#توییت ‏کاش این دل لامصب شعور داشت، دلتنگ آدم‌هایی که حتی به...

پیــرم ، دلم همسن رویم نیست...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط