نفسم نفس بیاور که دگر نفس ندارم

‌ ‌ نفسم نفس بیاور که دگر نفس ندارم
به هوای دیدن تو سر هیچکس ندارم

من و فکر بودن تو چه تفکر محالی
دلم از خودم گرفته گله از قفس ندارم

تو که گفته بودی ای جان نفس منی همیشه
دل من زدی ز ریشه به تو دسترس ندارم

هوس وصال یک سو و غم گناه یک سو
چه تفکری کنم من? ره پیش و پس ندارم

گرچه دوری از من اما بخدا عزیز هستی
نفسم ز تو طمع بر دولب ملس ندارم

من اگر ز عشق گفتم نه گناه کردم ای جان
بخدا قسم که با تو هوس هوس ندارم

نفسم خطی برایم بفرست از سر مهر
گل من بجز تو من یاور و دادرس ندارم

تو که نیستی دلم را به امید میکنم خوش
بخدا به بر بجز چند پشه و مگس ندارم

دل رحمت از خیالت شده خون که بازگردی
نفسم بیا که من بی تو دگر نفس ندارم
🌹
دیدگاه ها (۱)

.خـــــــدایـــــا شکـــرت. سلام عازم کربلای معلی هستیم لذاا...

❣ بے بے جان‼ ️گدا نمیخواهے ؟دختر بے وفا نمیخواهے؟ڪاش میشد😞 ...

هرچه باشم حبِّ مولا سر براهم میکند...عاقبت عشق حسین پاک گنا...

به سر شوق سر کوی تو دیرم

عاشقانه های شبنم

دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو دو خانه نذر تو کردم خراب شد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط