آپدیت استوری اینستاگرام نامجون
آپدیت استوری اینستاگرام نامجون
* شب سفید از شاعر چوی باکگیو رو استوری کرده.
از سایه بیرون اومد، اون رو در چمنزار کاشت،
در حالی که باد بی صدا در جریان بود.
در حال رشد، او تبدیل به یک گیاه شد،
مثل موهای روان و لبه لباس
برای همیشه کند شد،
سرگیجه گرفت.
خون خیلی نرم میریخت و اجازه نمیداد مست شود،
زیر آفتاب ظهر،
تلاش برای حفظ حرکات گریزان،
زمین خوردم و افتادم.
و با چهره ای شفاف می خندد، مثل یک کودک،
درست بیرون از آب،
تو را در آغوش گرفتم،
قبل از اینکه ستاره های روح من از هم بپاشد.
برای شکوفه دادن،
آیا واقعا باید اینقدر زیبا باشیم؟
تو با چشمان بسته
شما منتظر امواج آبی هستید
آنها در تاریکی موج خواهند زد و عقب نشینی خواهند کرد.
و دارم سعی میکنم رنگش کنم
اعتراف به اینکه ممکنه پژمرده شود،
اما نفسم کم شده بود.
دورانی بود که احساس به تنهایی کافی نبود.
اما، زندگی کردن،
هر روز تو را دوست داشتم.
گریم گرفتتتتت😭😭
* شب سفید از شاعر چوی باکگیو رو استوری کرده.
از سایه بیرون اومد، اون رو در چمنزار کاشت،
در حالی که باد بی صدا در جریان بود.
در حال رشد، او تبدیل به یک گیاه شد،
مثل موهای روان و لبه لباس
برای همیشه کند شد،
سرگیجه گرفت.
خون خیلی نرم میریخت و اجازه نمیداد مست شود،
زیر آفتاب ظهر،
تلاش برای حفظ حرکات گریزان،
زمین خوردم و افتادم.
و با چهره ای شفاف می خندد، مثل یک کودک،
درست بیرون از آب،
تو را در آغوش گرفتم،
قبل از اینکه ستاره های روح من از هم بپاشد.
برای شکوفه دادن،
آیا واقعا باید اینقدر زیبا باشیم؟
تو با چشمان بسته
شما منتظر امواج آبی هستید
آنها در تاریکی موج خواهند زد و عقب نشینی خواهند کرد.
و دارم سعی میکنم رنگش کنم
اعتراف به اینکه ممکنه پژمرده شود،
اما نفسم کم شده بود.
دورانی بود که احساس به تنهایی کافی نبود.
اما، زندگی کردن،
هر روز تو را دوست داشتم.
گریم گرفتتتتت😭😭
- ۱.۱k
- ۰۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط