دیدمت یکباره و مست و حیرانت شدم
دیدمت یکباره و مست و حیرانت شدم
خانه ای آباد بودم ولی ویرانت شدم
تو بگفتی بامن از همه درد و غم خویش
من شدم تسکین دردو درمانت شدم
شاکرم اینبار به درگاه خداوند بزرگ
مهر من بردلت انداخت وجانانت شدم
خانه ای آباد بودم ولی ویرانت شدم
تو بگفتی بامن از همه درد و غم خویش
من شدم تسکین دردو درمانت شدم
شاکرم اینبار به درگاه خداوند بزرگ
مهر من بردلت انداخت وجانانت شدم
۱.۷k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.