آمده بودی مرهم باشی

آمده بودی مرهم باشی
برای زخم های پنجره
درد شدی اما
و سنگ وار
زخمی بر زخم‌هایش افزودی
پنجره
خسته از انبوه زخم‌ها
درهم شکست
و دل اش برای همیشه
فرو ریخت
دستی
سنگی دیگر می‌اندازد
پنجره دل ندارد
که زخمی جدید بردارد
#شقایق_بهرامی #عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

کم نه!زیاد می‌خواهمت...آنقدر که در تمام خاطره‌هایم، تو باشی،...

هر شب به جای خواب نشینم به خلوتی ، در دل کتـاب یاد تـو را...

هیچ چیز در جهان به خوبیِ بوی کسیکه دوستش داری نیست... #شکسپی...

جایی برای عشقدر قلبت کنار بگذارزیرا عشق تو را زیباتر می‌کندد...

چندپارتی☆p.1---مدت‌ها بود که دیگر شبیه قبل نبود.از وقتی دکتر...

تک پارتی درخواستی

زیــرِ نــورِ مـــآه تکپآرتی V با حس بدی از خواب پرید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط