آسید مهدی قوام آخر شب داشت میرفت سمت خونه

آسید مهدی قوام آخر شب داشت میرفت سمت خونه 🏠

دید یه دستفروشی داره داد میزنه:
مردم شمارو به خدا بیاید میوه هام رو بخرید وگرنه خراب میشه ضرر میکنم...

دلش سوخت رفت پیشش و گفت:
یه کیسه بده یه مقدار میوه میخوام🍇

همونطور که داشت میوه ها رو سوا میکرد دستفروش گفت:
آشیخ سوا نکن درهم بخر!

گفت:آخه میوه هات خیلی خوب نیستن...
گفت:میدونم ولی درهم بخر وگرنه ضرر میکنم...

سید مهدی نشست زمین و دستش و برد بالا و گفت:خدایا درهم بخر...🙏
دیدگاه ها (۳)

هرگز به غیر جانانما جان نمی فروشیمجان می دهیم اماجانان نمی ف...

🌹 گرامیباد اول اسفند ماه سالروز شهادت یار صدیق امام وانقلاب ...

🍀 پیش از ﺍﯾﻨﮑﻪ "ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ،"ﻋـَﺒﺪ" ﺑﺎﺵ!ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶...

💧 یا عباس(ع)...در این شب عزیز که عطر و بوی مادرت #ام_البنین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط