چند وقته که دیگه

چند وقته که دیگه
شب شب نیست
فقط ادامه ی روزه
کمی تاریکتر
خلوت تر!
رفت واسه همیشه...
۵۱
دیدگاه ها (۱)

گدا میره در خونه ی یه پیرزن و پیرزنه عصبی میاد دم در و میگه ...

صد نامه فرستادم... صد راه نشان دادم... یا راه نمیدانی... یا ...

از مرگ می ترسم....... فقط به خواطر گریه های مادرم.

داشتم راه میرفتم پام گیر کرد به دلم با سر رفتم تو فکرت!!!!!!...

سپاس از همراهی و حمایت شما عزیزان

🙏🏻🙏🏻🙏🏻بعضیاتون می‌میاید میگید کم پیدایی خب اقااا من اصن هیچ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط