او رفت وم

او رفت ومڹ
فقط نگاهش ڪردم

باخندهٔ ظاهری
سیاهش ڪردم

دڸ سوخت ولی
سڪوت ڪردم برود

یڪ عالمہ اشڪ
فرش راهش ڪردم
دیدگاه ها (۱)

تو تنها چیزی هستی که مناز وقتی که از خواب بیدار میشمتا وقتی ...

آمدم در عمق چشمانتتماشایت کنمبا نگاهی عاشقانهبلکه شیدایت کنم...

‏خیلیا تو رفتن جدی بودنولی یه "بمون" شنیدن میتونستهمه چیزو ب...

تو به بوی غزل و قافیه ، آمیخته ای !به خداحال مراخوب بهم ریخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط